چگونه برق به ایران امد
منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

در زمان تزار رفت و آمد خارجی ها به سرزمین روسیه آزاد بود و تجار زیادی از کشور ما منجمله پدر بزرگ من و پسرانش نیز به آن کشور رفت و آمد و داد و ستد داشتند. هر ایرانی که در روسیه مدتی ساکن و مشغول کاری می شد طبق رسوم روسیه آن زمان، به آخر اسم آنها کلمه «اف» یا «یف» قرار می دادند.

همین مساله سبب شد که پدر بزرگم و پسران او در تبریز تجارتخانه خود را به نام «برادران رضایف» بنیاد نهادند و بر اثر درستی و صداقت در کار مورد اعتماد واقع شده و دارای اعتباری خاص شدند. آنها تصمیم گرفتند در روسیه نیز دفاتر تجاری دایر کنند که گویا ابتدا در شهر سمرقند به ایجاد تجارتخانه اقدام کردند و پس از مدتی کوتاه بر اثر نیک نامی به شهرت بالایی رسیدند و برادران رضایف توانستند در شهرهای دیگر مثل «عشق آباد»، «بادکوبه»، «تفلیس» و «بخارا» تجارتخانه باز کنند و در شهرهایی چون «چهارجوی»، «ارکنج» و «مشکین» دفتر نمایندگی دایر و دارای املاک و مستغلات زیادی شوند. تجارتخانه ای هم در لندن و بعضی شهرهای اروپایی دایر کردند. پدر بزرگم به نام «حاج محمد باقر میلانی» و فرزند بزرگش یعنی پدرم «حاج میرزا محمود میلانی» (رضایف) با هم و عموهایم جداگانه تا زمان انقلاب روسیه در سال 1917 که بلشویکی اعلام شد در آنجا مشغول تجارت بودند که پس از آن کلیه خارجی ها را از آن کشور اخراج و اموالشان را مصادره کردند. در زمان تزار که پدر بزرگ و پدرم دارای ثروت زیاد؛ و چون پشت اندر پشت به اعتقادات مذهبی خود پای بند بودند پدر بزرگ تصمیم می گیرد یک دستگاه مولد برق با قوه دوازده 12 اسب بخار از روسیه به قیمت هشت هزار تومان پول نقره خریداری کند و برای ایجاد روشنایی حرم مطهر حضرت رضا (ع) ارسال دارد؛ چون در آن زمان برای ایجاد روشنایی منحصرا از پیه سوز، شمع و بعدها از نفت استفاده می شد.پدر بزرگ در سال 1278 هجری شمسی مسئولیت نصب مولد را به عهده پدرم حاج میرزا محمود می گذارد و چون این کار باید توسط فردی مسلمان انجام می شد اهالی بادکوبه جوانی بیست ساله را به نام تاری وردیف که از اهالی سلماس آذربایجان ایران و از یازده 11 سالگی در شهر تفلیس روسیه مهندسی برق را خوانده بود به پدرم معرفی و پدرم او را که بعدا به نام حیدر عمو اوغلی نامیده شد استخدام و در سال 1278 شمسی او را با خود به همراه مولد و کلیه وسایل مورد نیاز به مشهد برد و این مولد را اول بالا خیابان سر یک کوچه که بعدا به کوچه چراغ برق معروف شد نصب و پس از 11 ماه یعنی در سال 1279 هجری شمسی مولد راه اندازی و مورد بهره برداری قرار گرفت و از طرف حاج محمد باقر میلانی و پدرم به بارگاه حضرت اهدا شد. به همین مناسبت از طرف آستانه پدرم به سمت خدامی حضرت نایل شد و علاوه بر آن محل دفنی در پایین پای حضرت به وی داده شده بود که متاسفانه پس از فوت ایشان با بی توجهی برادرانم در قبرستان عمومی به خاک سپرده شد.
ناگفته نماند عده ای افراد ناوارد به تاریخ ورود برق در چه زمانی و یا توسط چه کسی به ایران آورده شده مطالبی غیر واقعی نوشته اند که اولین مولد را برای حضرت رضا (ع) مظفر الدین شاه قاجار خریداری و به مباشرت حاج محمد باقر میلانی به مشهد آورده شده است. باید بگویم که من به عنوان فرزند حاج میرزا محمود رضایف و نوه حاج محمد باقر میلانی با در دست داشتن بیش از پنجاه سند غیر قابل انکار، آن چه در کتاب «تاریخ صنعت برق در ایران» توسط یک مهندس بازنشسته برق به چاپ رسیده از نظر تاریخی عاری از حقیقت می دانم و معتقدم نویسنده و تایید کننده و حمایت کننده آن کوچکترین مطالعه ای در موضوع تاریخ برق نداشته اند. آن کتاب از نظر سندیت تاریخی فاقد ارزش است برای اثبات ادعای خود نیز دست اندر کاران چاپ کتاب را در هر کجا که باشند به مناظره رو در رو دعوت می کنم.
به عنوان موخره باید بگویم که قرار بود در بهمن ماه سال 1381 کتاب مذکور با مدارک و اسنادی که اینجانب در اختیار هیات تحریریه آگاهان نیرو گذاشته بودم از نظر تاریخی، اصلاح و مجددا منتشر شود، ولی تاکنون مسئولان برق چاپ کتاب را متوقف کرده و موضوع را به دفع الوقت می گذارنند.
برگرفته از : میراث فرهنگی
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ