.معجزات میترا :
میترا با تیر و کمان دو معجزه می کند که مشهور است : معجزۀ در آوردن آب از سنگ و دیگری معجزۀ شکار . زیرا همۀ تیر هایی را که میترا در حین شکار می اندازد بدون استثنا به هدف می خورند . میترا با زدن تیری به صخره از آن چشمهای جاوید به وجود آورد. این همان چشمه آب زندگانی میباشد. حضور شخصی استغاثه گر در پرده های نقاشی یافت شده مربوط به معجزه میترا معرف این امر است که معجزه در زمانی صورت گرفته که خشکسالی بوده و میترا بشریت را از عطش نجات داده است .
صحنه های شکاری که میترا در آنها تصویر شده و عموما در اروپا یافت شده اند هرودوت و منقولاتش را در باب تربیت در ایران باستان به خاطر می آورد و نشان می دهد که تربیت در ایران باستان از پنج سالگی کودک شروع می شده و به بیست سالگی وی ختم می گشته است .
این نوع تربیت شامل سه مرحلۀ اساسی بوده : اسب سواری ، تیر اندازی و پرستش حقیقت . میترا و بعد از او مهر پرستان می توانستند در این امور الگوی نوخاستگان و جوانان ایران قرار گیرند . میترا نگاهبان حق و حقیقت است . سوار کار است و تیر انداز ، بدی ها را با زوبین خود می راند و تیرش همیشه به هدف اصابت می کند . هر گاه به شکار می رود ، اوست که غنیمت به چنگ می آورد و در نبرد میان خیر و شر پیروزی همیشه با اوست .
میترا گاو مقدس را در حال چرا دستگیر میکند و بر شانه میاندازد و به غار خود میبرد. در برخی جاها میترا پیروزمندانه سوار بر گاو میشود و به سمت غار حرکت میکند. این گاو آبی رنگ بودهاست.
پس از رسیدن به غار میترا گاو را بر زمین میزند و بر پشت آن مینشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرو میکند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو میایند و عقرب برای این که تخم گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری ،مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که میخواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در میآیند.
میترا سوار بر اسب تاخته و حیوانات را شکار میکند تمام تیرهای او به هدف میزنند و با هر تیر موجودی را شکار میکند. بعد از شکار میترا به سراغ دشمنان خود میرود و آنها را از پای در میآورد. لقب مهر نبرز یا مهر شکست ناپذیر از همین جا پدید میآید.
2.شام آخر :
در آخرین روز زندگی زمینی میترا او در ضیافتی شرکت میکند. و خون گاو،گوشت او،نان و شراب میخورد. این ضیافت درون غاری انجام میشود. پس از اینکه شکار توانفرسای گاو و ذبح هیجان آور آن انجام گرفت ، اقامت میترا در کره خاکی به انتها می رسد و در ضیافتی که به عنوان حسن ختام برپا می شود ، گوشت چهار پای قربانی شده را صرف می کنند .
3.عروج میترا :
بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج میکند. روایات رمزی میترائی، حاکی از آن است که در واپسین روز از عمر جهان، آتشسوزی بزرگی رخ خواهد داد. آتشی عظیم در تمام جهان درمیگیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود. ناپاکان خواهند سوخت و پاکان مثل اینکه در چشمهای شستشو میکنند، آسایش خواهند داشت.
4.مهری شدن :
نوچه که میخواست به سلک مهریان در آید باید از آزمایشهای بسیار دشواری سربلند بیرون میآمد. نوچه را ابتدا به مهیار میسپاردند و او مطالب کلّی را به نو آموز آموزش میداد. اما ابتدا باید قسم میخورد که اسرار را بر هیچ کس فاش نکند. بعد او را خالکوبی میکردند (دست و پیشانی) تا به عنوان برادر و یار دیگر مهریان شناخته شود. قبل از خا لکوبی آزمایشهای زیادی انجام میشد.
چشمان نو آموز را میبستند مهیار نو آموز را به جلو میراند سپس ناگهان او را هل میداد و شخص دیگری قبل از زمین خوردن اورا در آغوش میگرفت که به این شخص ناجی گفته میشد.
در منابعی گفته شده که مچ دو دست نوچه را با روده مرغ میبستند سپس آنها را درون برکه آبی میانداختند شخصی با شمشیر روده را پاره میکرد که همان ناجی بود. ترساندن نوچه ،خوابیدن در قبر،شنای طولانی،مبارزه با گاو ،گرسنگی طولانی ،ماندن در آب یخ زده ،روزه داری از دیگر آزمایشها بودهاست. به قولی نوچه باید چهل آزمایش را پشت سر میگذاشت تا به سلک مهریان در آید. باد از انجام این آزمایشها نوچه درون آب میرفت و هنگام بیرون آمدن میگفتند که حیات دوباره پیدا کردهاست. سپس قسم میخورد و خالکوبی میکرد. هنگام قسم خوردن نوچه دست راست را بلند میکرد.
علامت و نشان سرباز، کولهپشتی و کلاهخود و نیزه است. سربازان میترا در دو جبهه مشغول جنگ بودند. اول جنگهای معمولی بود که برای نگهداری کشور و گسترش آن صورت میگرفت. آنچه مهمتر بود جنگ و ستیز با نیروهای شر و اهریمنی بود. - چهارمین مقام، منصب شیر بود. در پردههای نقاشی و سنگ برجستههای منقوش، نقش شیر فراوان است و همین عمل سبب شد که بعد از اسلام، بهویژه در زمان سلجوقیان، علامت شیر و خورشید بر پرچمها نقش بست، در این پردهها کسانیکه به مقام چهارم رسیدهاند گاه در حال خدمتگزاری و گاه در حال اهدای هدایا به حضور میترا نشان داده شدهاند. این طبقه نیز ناگزیر از گذراندن آزمایشهائی بودند که البته دیگر تحمل ریاضات و شکنجههای بدنی نبود، بلکه باید به ورزیدگیهای روانی، شایستگی اخلاقی، وحدت ذهنی و خلاصه فهم اسرار دست مییافتند. - پنجمین مقام، مقام پارسی بوده است که گذشته از وجوه رمزی، کنایهای است که با طبیعت و روئیدن گیاهان پیوند دارد و میان پیروان کیش میترا، نشان آزادی و آزادگی بوده است. - ششمین مقام، منصب خورشید است، سل خدای خورشید در میان رومیان و هلیوس خدای خورشید در اساطیر یونان باستان است. - مقام هفتم، والاترین و عالیترین مرحله تشرف برای یک سالک میترائی بوده، این مقام را مقام پتر یا پدر و پدرپدران مینامیدند. پدران در حقیقت عالیترین مناصب را در آئین میترائی داشتند و همین لقب را عیسویان از مراسم میترائی اقتباس کردند و به خود نسبت دادند. هفت منصب روحانی و هفت مقام برای تکمیل و ارتقاءِ مدارج در میان فرقه باطنیه یا اسماعیلیان تقلیدی از همین بنیان میترائی بود. میان صوفیه نیز هفت وادی سلوک براساس همین هفت مرحله میترائی بنا شد.
بعد از این که نوچه وارد جمع مهریان میشد مقامهای مختلفی وجود داشت که باید پله پله طی میشدند.
۱- کلاغ
اولین مرحله از مراتب مهرپرستی است. پیام آور از جهان بالا میباشد. . در هنگام مراسم نقاب کلاغ بر چهره میزده یا تقلید کلاغ میکردهاست. علامت مخصوص او چوبی است که دو مار به دور آن چنبره زدهاند.عنصر هوا و باد نماد مخصوص کلاغ بودهاست. كلاغ منسوب به "عطارد" (تیر یا مركورى ) . کلاغ، یعنى آدمى كه خودش را عقل كل مى داند و كلى قارقار مى كند و هزار و یك مدعاى بیخود دارد، براى پیوستن به گروه با چشم بستن از كوه بالا مى رود وارد غار شده و كلى پرسش و پاسخ و امتحان وفادارى . اگر مهر و وفادارى و سكونتش تا مراحل بعدى ثابت شود شاگرد كلاس اول محسوب مى شود تا این كه پس از مدتى به درجه دوم بالا برود.
۲- نامزد یا پوشیده
با انجام یک سری کارهای دشوار کلاغ میتوانست به مقام نامزدی برسد. یکی از کارهای سختی که باید انجام میشد تا شخص به درجه نامزدی برسد خاموش ماندن بود. علامت مخصوص او مشعل و چراغ میباشد . عنصر آب عنصر مخصوص نامزد بودهاست. در بعضی منابع از این مرحله به عنوان مرحلۀ " همسر " نام برده شده ؛ منسوب به "زهره" (ناهید یا ونوس ) . نامزد به كسى مى گفته اند كه مراحل نخستین آموزش را گذرانده و آماده است تا جان را در راه آرمان و اندیشه میترا و رهائى انسانها و آگاهى آنها در نظم حاكم بر هستى به بازى بگذارد و سرباز شود.
۳-جنگی
از این مرحله عضویت در جمع مهرپرستان رسمی میشود . گویا اکثر مهر پرستان تا این درجه بالا میآمدند. در انتهای مراسم به شخصی که میخواست جنگی شود تاجی که در انتهای شمشیری آویخته شده بود پیشکش میکردند. او این تاج را نمیپذیرفت و میگفت که مهر تاج سر من است. گویا داغ مهر را در همین مرحله بر چهره مهر پرست میزدهاند. علامت مخصوص او توبره و نیزه و کلاهخود است. عنصر خاک عنصرمخصوص جنگی بودهاست.از این مرحله به عنوان مرحلۀ " سرباز " هم نام برده شده؛ منسوب به "مریخ" (بهرام یا مراس ) . مرحله سربازى بسان همین دوره آموزشى سربازى است كه در سراسر جهان اعمال مى شود. انسان زیر سختگیرى آموزش هاى رزمى قرار مى گیرد تا سلحشور و دلیر شود و آماده رستم شدن گردد.
۴-شیر
بالا رفتن از پله شیر بسیار دشوار بودهاست. شیر باید نیرومند ترین همردیفانش میبود. در این مرحله قدرت شخص را آزمایش میکردند. بر دست و زبان شخص عسل میریختند. که به معنی پاکیزگی دست و زبان بودهاست. علامت مخصوص او بیلچهاست که برای به هم زدن آتش به کار میرفته. عنصر آتش عنصر مخصوص شیر بودهاست. بر روی قبر شیرمردان یک شیر سنگی گذاشته میشد.
شیر شدن و رستم و یا ژنرال شدن مرحله پنجم بوده است كه عنصر میتراگرا هم آموزش هاى علمى ستاره شناسى، پزشكى داروسازى و غیره را فراگرفته است و هم تمامى فنون رزمى و جنگى را به گونه اى كه مى تواند دهها گروه هفت نفره دیگر را رهبرى كند. شیر منسوب به "مشترى" (هرمز یا ژوپیتر) است .
۵-پارسی
شیر مردی که به سنین بالا میرسد به درجه پارسی دست میابد. درجههای قبلی زمینی و مادی هستند ولی درجه پارسی یک درجه بیشتر روحانی است. و معنی آن وارستگی است. واژه پارسا به همین معنی میباشد. علامت مخصوص او داس است. پارسی نماد ماه است.
در آن هنگامۀ پیدایش میترا (هفت هزار سال پیش) هنوز قوم و قبیله و حكومتى بنام پارس، پارسیان و یا پارسى وجود نداشته است. بلكه پارسى به عنوان انسانى آگاه و آزاده فرهیخته و آماده خدمت به دیگران معنى مى شده است و آنگاه كه كسى را پارسى مى نامیده اند، یعنى این فرد به شهریارى و پدرى و استادى نزدیك مى شده است تا بتواند جهان خویش و منطقه زیر نفوذ خویش را به سوى بهى و نیكى و خوبى هدایت و رهبرى كند. پارسا (پارسى )؛ منسوب به "قمر" (ماه ) بوده است .
۶-مهر پویا
علامت مخصوص او تازیانه و هاله و مشعل است. مهر پویا نماد خورشید است. پیك خورشید؛ منسوب است به "مهرپیما" (ستاره صبح ).
۷-پدر یا پیر
پیر نماد خود مهراست. پدر، درجه هفتم در معابد و غارهاى میترا، پدر شدن و یا استاد و شهریار شدن بوده است. انسان كاملى كه مى تواند بى هیچ پیش داورى بر مردم حكمرانى كند و آنان را شهریار و رهبر باشد و تمامى دانش هاى هفتگانه بعد میترا را به توده هاى مردم منتقل كند. پیر منسوب است به"زحل" (كیوان یا ساتورن ).
15. مهرابه :
به پرستشگاههای مهرپرستان مهرابه گفته میشود. که از مهر+ آبه ساخته شدهاست . آبه به معنی جای گود است . تصور بر آن بوده که مهر در یک غار گاو را که به اعتقاد مهرپرستان منشأ بوجود آمدن آفرینش است کشته و از گوشت و خون آن گاو گیاهان وموجودات بوجود آمده اند پس به همین دلیل اعمال ومناسک خود را که از مهم ترین آن ها قربانی کردن گاو بود در غار انجام می دادند. مهرپرستان در هنگامی که در مهرابه جمع میشدند گاوی را قربانی میکردند .
گوشت این حیوان را کباب میکردند و خون آن را در جامی در زیر مهراب میریختند. این خون را باشیره هوم و شراب مخلوط میکردند و به آن آب حیات میگفتند. این آب مقدس را در جامهای مخصوص به نام دوستکامی میریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان میخوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر میخواندهاند. در مهرابهها شمع و آتش روشن میکردند که نماد مهر بود.
مهرابه ها چند گونه بودند ؟
1. مهرابه های غاری
در جاهایی که غار طبیعی وجود داشت از همین غارها برای نیایش استفاده میشد.
2. مهرابه های زیرزمینی
در جاهایی که غار طبیعی وجود نداشته زمین را به مانند غاری میکندهاند.
3. مهرابه های روزمینی
در جاهایی که امکان کندن زمین نبوده است یا این که آب روان در آن جاری بوده سعی میکردند که مهرابه را نزدیک آب روان بسازند .
در ورودی مهرابه را بیشتر به سمت شرق میساختند . ساختمان مهرابهها از یک ورودی سپس دهلیز درونی که به سه راهرو منتهی میشد تشکیل شدهاست. تالار روبرویی بزرگ بوده و تالار اصلی معبد بودهاست. دو راهرویی که در سمت چپ و راست قرار داشتند تنگتر بوده و سقف آن هم کوتاهتر است.مهراب بالای تالار اصلی قرار میگرفت و عبارت است از گودی اندکی در دیوارکه نقش مهر(و گاهی مجسمه او) در حال کشتن گاو در آن دیده میشد دو
مهربان نیز در دو سوی او دیده میشدند. در دو طرف تالار اصلی نیمکتهایی سنگی قرار میدادند. روشنی مهرابه از روزنههای کوچک سقف و یا پنجرههای باریک تامین میشد ، به طوری که فضای مهرابه تقریباً تاریک بود. و این برای آن بود که حالت اصلی غار حفظ شود.
مهرابه ها را کوچک میساختند به طوری که مهریان تنگ در کنار هم قرار گیرند . دیواره های مهرابه های اروپا از نقاشیهای دیواری آیین مهر پر است. در اروپا بیشتر مهرابه هایی که مخفی نبودند به کلیسا تبدیل شدند . یا در واقع روی بقایای آنها کلیسا ساخته شد. در ایران نیز بسیاری از مهرابه ها به کلیسا، مسجد، آتشکده ، امامزاده، خانقاه، قدمگاه،... تبدیل شده اند.
------------------------------------------------------
سرچشمه ها:
• ورمازرن ، مارتین، آیین میترا ،چشمه 1383
• حامی،احمد ، بغ مهر
• رستمپور، سالومه، مهرپرستی در ایران هند و روم ،انتشارات خورشیدآفرین (۱۳۸۲)
• ملیحه کرباسیان، فرهنگ الفبایی موضوعی اساطیر ایران باستان، نشر اختران (۱۳۸۴)
• یشتها
• http://nejhadegan.blogspirit.com/culture/
• بهار، مهرداد، سال 1318، پژوهشی در اساطیر ایران، ویراستار كتایون مزداپور
• رضی، هاشم، 1371، آیین مهر، تهران، بهجت،
• ورمازرن، 1345، آیین میترا ، ترجمه بزرگ نادرزاد، مقدمه استاد پورداود
• اساطیر و فرهنگ عامه ایران تالیف دکتر جابرعناصری
• دیدی نو از دینی کهن:فلسفه زرتشت تالیف دکتر فرهنگ مهر
• سایت رضا مرادی غیاث آبادی
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : آیین میترا, ایرانشناسی,