با اطمینان خاطر میتوان گفت که یکی از بنیانهای زیست محیطی ایران و تمدن آن تناوب فصول و پستی و بلندیهاست،تناوبی که در تابستان کوهها را دلپذیر و فرحبخش میسازد و در *یخچال متشکل از دو کلمه یخ و چال،در واقع جایی است که یخ در آن درون چاهی نگهداری میشود.در ناحیهء کرمان این یخچالها را یخدان نیز مینامند.کلمهای مرکب از دو کلمهء یخ و دان«صندوق».
زمستان کویرها و بیابانها را مهربان و قابل تحمل.آب در کوهساران خنک که غالبا نزدیک است،دور از دسترس نیست.ایران سرزمین کوهپایههاست.تمدن ایران با کارآیی تمام آنچه را دست طبیعت نقاشی کرده رشد و توسعه داده است.شهرها و روستاهای حواشی دشت کویر و صحرای لوت مؤید این ادّعا هستند.در آنها فنون کشت و عملکردهای اجتماعی به کار گرفته شده حاکی از توفیق انسان در آبادسازی زمینهای خشک است و گواه پیروزی او بر گرمای طاقتفرسا،چراکه در استفاده از زمین با ظرافت و هشیاری تمام رفتار شده است.
فن خارقالعادهء آبیاری به کمک قنات هنوز پویا و بالنده باقی مانده است.به کمک این فن داهیانه،ایجاد بوستانها و باغهایی که چهار چوب لا یتغیر فضای دلانگیز ایرانی را شکل میدهند، چه بر کوهپایههای خشک و چه در قلب کویر امکانپذیر شده است.بادگیرها در تابستان حتی کمترین نسیم را به درون خانههای گنبدی ساخته شده از خشت خام و گل هدایت میکنند.در حواشی کویر یخچالهایی ساخته شده تا اهالی(از یخ آنها در تابستان)استفاده کنند و لذت ببرند.در این یخچالها به کمک سایهء دیوارها،هوای سرد زمستان و آب قناتها یخهایی ساخته میشود که در تابستان برای خنک کردن میوهها،ساختن شربت و بستنی از آنها استفاده میشود.
چاههای عمیق،پمپهای موتوری،دستگاههای تهویهء هوا و یخچالهای برقی بسرعت فنون سنتی را که مدتهای دراز رشد و ترقی این نواحی دشوار را امکانپذیر میساخت به نابودی کشاندند. تنها قناتها هستند که هنوز باقیاند و آب برای شرب میلیونها نفر و برای کشت میلیونها هکتار زمین را تأمین میکنند.1در خصوص آخرین یخچالها باید گفت که،آنها تا اواسط دهه 1970 هنوز در نزدیکی تهران مورد استفاده قرار میگرفتند.یخچالها،این«کارگاههای یخسازی»،طی قرنها،جزئی از بناها و خدمات عمومی رایج در شهرها و حتی روستاهای حواشی کویرهای ایران بودند.2امروزه این (1)-جدیدترین نوشتهها در میان نشریات بسیاری که درباره این دهلیزهای زیرزمینی به چاپ رسیده،مطالبی است که دانیل بالان (Daniel Balland) تحت عنوان«آبهای پنهان،مطالعات جغرافیایی پیرامون دهلیزهای زهکشی زیرزمینی»نگاشته است.(پاریس،دانشگاه پاریس،سوربن 1992).نیز ر ک:پ.بومون (P.Beaumont) ،م.بونین (M.Bonine) ،ک.مک لاکلان (K.Mc Lachlan) :«قنات،کاریز،ختره:نظامهای سنتی آب در خاور میانه،و در شمال آفریقا» (1989ṣWisbech) ؛هانری گوبلو (H.Goblot) :«قنات،فنی برای دستیابی به آب»(پاریس،انتشارات Mouton ،1979).کتاب اخیر را دکتر محمد حسین پاپلی یزدی و مترجم مقاله حاضر ترجمه و از سوی معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی و انجمن ایرانشناسی به چاپ رسیده است.
(2)-یخچالهای طبیعی در حواشی مدیترانه و اروپای غربی کاملا شناخته شدهاند.در پاریس(ناحیه سیزدهم)،-
ساختمانها ویران شده و یا از میان رفتهاند و گاه چیزی جز نام یک خیابان یا محل از آنها باقی نمانده است.
درباره یخچالهای سنّتی ایران مطالعات چندانی انجام نشده؛گرچه معماری آنها که با معماری آب انبارها قرابت نزدیکی دارد مورد تحلیل قرار گرفته است.3بعکس بقایای یخچالها که یادگار دوران فعالیّت آنهاست و نیز مدارک و اسناد بایگانی پرشمارند و نشان میدهند که تقریبا تمامی قصبهها و همه شهرهای حواشی کویر ایران-بویژه میان یزد و بم-یخچال خود را داشتهاند.در این مقاله با مطالعه دربارهء چند یخچال نزدیک کرمان و یکی از آنها که در نزدیکی تهران قرار دارد به معرفی فنون ساختن یخ،نحوهء ارسال این یخها به بازار و عملکرد اجتماعی یخچالهای سنّتی پرداختهایم.4
1-فلات ایران:سرزمین یخچالها
یخچالهای ایران در مناطقی ساخته میشدهاند که تابستانهای بسیار گرم و زمستانهایی با حداقل 20 روز یخبندان داشتهاند،یعنی بر فلات ایران،فلاتی که در همهحال کمآب،گاه یخبندان و گاه گرم و سوزان است.نیز در شهرهایی که در پای کوهها،میان دشت کویر و صحرای لوت و کوههایی که آنها را دربرگرفتهاند،پراکندهاند.5
اقلیم فلات ایران دارای دو ویژگی سرمای کافی در زمستان-که ساختن یخ را امکانپذیر میسازد-و گرمای شدید در تابستان است-گرمایی که استفاده از یخ را در این فصل دلپذیر میکند.
ق-خیابان گلاسیر Glacie?re -یخچال)بر این گذشته گواهی میدهد؛همچنانکه در تهران(شمیران)خیابان یخچال مؤیّد وجود آن است.(ر ک:«صناعت یخ در مدیترانه غربی»از (1991ṣAda Acovitsioti-Hameau .
(3)-در خصوص معماری یخچالهای ایران و کلیه بناهای کویر مرکزی میتوان به کتاب:
"Living in the desertṣWorking building of the Iranian plateau". ،اثر E.Beazley و M.Harveson از انتشارات Aris and philips war minster ،سال 1982 مراجعه کرد(ر ک:ص 49_56 به همراه عکسها و نقشههای بسیار).متأسفانه ماکسیم سیرو Maxim Siroux که به خوبی هنر معماری سنّتی ایران را توصیف کرده در«کاروانسراها و بناهای کوچک حاشیه جادهها»تنها دو صفحه به یخچالها اختصاص داده است(قاهره L.F.A.O ،1949،ص 131-132).
(4)-مطالبی که درباره یخچال جابان(البرز)آمده از سوی برنارد هورکاد در سالهای 1976،1977،1978 فراهم شده و مطالب پیرامون یخچالهای کرمان را ماری-پیر برتو در سال 1981 جمعآوری کرده است.
(5)-تهیه فهرستی منظّم از محل یخچالهای سنتی هنوز انجام نشده اما اطلاعات پراکندهای که توانستهاند فراهم کنند در کل مؤید این ادعاست.
در زمستان ایامی که مرکز فشار قوی در جو ایجاد میشود و هوایی سرد و خشک با آسمانی غالبا بدون ابر در پی میآورد بسیار فراوان است.در این هنگام شبها یخبندان و روزها آفتابی است.به دلیل ارتفاع که در همهجا بالای هزار متر است و نیز خشکی هوا،بارش برف کمشمار(کمتر از ده روز در سال)است اما روزهای یخبندان فراوانتر است،چیزی میان 10 تا 20 روز در سال در حواشی کویر و 30 تا 35 روز در ارتفاعات و پای کوهها6بعلاوه خشکی هوا و تضاد دامنهها نقش مهمّی ایفا میکند که در همهجا مشهود است.
فی المثل چند روز پس از بارش برف،دامنههای رو به جنوب خشک هستند؛حال آنکه دامنههای شمالی پوشیده از برف و یخند.ساختن یخ بر اساس بهرهگیری از این ویژگیهای اقلیمی نهاده شده است،ویژگیهایی که آب حوضچههایی را که در پناه دیوارهای بلند ساخته شدهاند به هنگام شب منجمد میسازد و در روز مانع از ذوب شدن آب میگردد،سپس یخ را در گودالها میریزند تا در تابستان که معدل درجه حرارت آن بندرت از 30 درجه سانتیگراد بالای صفر کمتر میشود به مصرف رسانند.
در نواحی جنوبی و جلگهای(خوزستان،سواحل خلیج فارس،بلوچستان و استانهای مجاور بحر خزر)،نیز مرکز گودیهای کویری،روزهای یخبندان بسیار نادرند و هوا بسیار مرطوب،از اینرو امکان ساختن یخ-که با این همه میتواند در تابستانهای گرم و مرطوب،مطبوع باشد-وجود ندارد. بعکس در نواحی کوهستانی و سرزمینهای بلند غرب فلات ایران(آذربایجان،کردستان)زمستانها با 90 روز یخبندان در سال به مراتب سردتر است،اما خنکی نسبی هوا در تابستان استفاده از یخچالها را«ضروری»نساخته است.
در نواحی دارای اقلیم مرطوبتر یا در مجاورت کوهها جایی که برف فراوان است سادهتر آن بوده که برف متراکم در کوه را به شهرها ببرند.در این شهرها در خانهء اغلب اشراف انبارهایی برای یخ یا برف وجود داشت که به آنها نیز یخچال میگفتند.بنابراین تجارت برف،ساختن کارگاههای یخسازی را بیفایده کرده بود.این نوع کسبوکار تا زمانی که در فاصله نزدیک در کوه گسترههای برف و یخ وجود داشت و تا زمانی که تابستان گرم ادامه داشت،برقرار بود.این شیوهء به دست آوردن (6)-بویژه نگاه کنید به نقشه میزان بارش برف در ایران و افغانستان در:دانیل بالان (D.Balland) و برنارد هورکاد: «برف»دایرة المعارف ایرانیکا III 2 ،8،سال 1988.
یخ از اعصار باستان در سرتاسر خاور میانه و نواحی مدیترانهای شایع بوده است.7در جهان جامعه ایرانی تا همین اواخر با استفاده از این روش،یخ تهیه میشده است.از برف و یخ عموما در ضیافتها و مراسم ازدواج یا اطعام در حسینیهها به مناسبت اعیاد مذهبی استفاده میشده.به نمونههای اخیر تجارت یخ در ناحیه تهران و روستاهای توریستی البرز مرکزی8و یا در افغانستان9اشاره شده است.
حمل برف و یخ به مقدار زیاد برای در اختیار داشتن یخ بسیار،تنها در مواقعی مقرون به صرفه است که کوهستان دارای برف فاصله زیادی نداشته باشد و یا اینکه نیروی کار و وسایل حملونقل مناسب در اختیار شخص بوده باشد.بنابراین برای اهالی شهرهای کوچک کنار کویر که با برفهای همیشگی و فراوان فاصله بسیار داشتند راه حل ارزانتر و غالبا تنها راه حل این بود که در محل یخ بسازند.در برخی موارد از هردو شیوه استفاده میشد و در آغاز تابستان یخچالها،به کمک کاروانهای برف میشتافتند.
2-یخچالهای کرمان
ناحیهء کرمان با تابستانهای بسیار گرم و خفقانآور،داشتن ارتفاع و نزدیکی به کوهستان،بویژه محلی است مناسب برای احداث یخچال که در این محل«یخدون»نامیده میشود.این بناهای با عظمت که امروزه متروک افتادهاند نشان از غنای معماری و قوم شناختی فلات ایران دراند،از اینرو مهمترین آنها نظیر یخدونهای مؤیدی و عباس آباد از سوی میراث فرهنگی کشور در حال بازسازی و مرمت هستند.
(7)-درباره تجارت برف مطالعات زیادی انجام شده.یک کتابشناسی کامل در اثر گزاویه دوپلانول (X.de planhol) با عنوان: ẓLinementi generali del commercio della neve nel Mediterraneo e nel Medio OrienteẒ ارائه شده است.
(8)-ر ک:برنارد هورکاد:«جمعآوری برف در درهء مرتفع جاجرود(البرز مرکزی)»،مجله جغرافیایی آلپین،شماره LXIII ،1 ص 147-149.هنوز هم فراوان دیده میشود که در روستاهای کوهپایه برای ضیافت عید از برفهایی که در پای دهلیزهای آبشارها جمع میشود استفاده کنند.در آب اسک لاریجان(البرز مرکزی)به هنگام اعیاد بزرگ ملی برف را درون چاههایی که در بالای ده حفر کردهاند جمع میکنند.آبی که از ذوب این برفها در زمین نفوذ میکند باعث میشود چشمهها مدّت بیشتری جاری باشند(عکس این صحنه را در آلبوم عکسهای نصر اله کسرائیان میتوان دید،دماوند،تهران 1370).
(9)-گزاویه دوپلانول:«تجارت برف در افغانستان»،مجله جغرافیایی آلپین،سال 1974 و گزاویه دوپلانول و Denizot : «برفی که از سالنگ میآید»،افغانستان جورنال،1977،ص 74-75.
قد و اندازه یخدونها متفاوت اما طرح و نقشه آنها تقریبا یکسان بوده است.آنها متشکل از یک مخزن،شامل چاهی وسیع برای انبار کردن یخ هستند که سقفی مخروطی و غالبا بسیار مرتفع دارد با دیوارهایی بسیار بلند که در سمت جنوب حوضچههایی که در آنها یخ میسازند،برپا ایستادهاند. یک بنای کوچک جزء بیوتات بنای اصلی نیز وجود داشته که سرپناه نگهبان یخدون یا انبار ابزار و وسایل کار بوده است.
یخچال حاجی آقا علی در عباس آباد یکی از مهمترین و مشهورترین یخچالها در میان پنج یخچالی است که در شهر کرمان وجود دارد.چاه محل یخ آن به شکل استوانه است با عمق 5/4 متر و به قطر 5/9 متر.پلکانی که در دیوار تعبیه شده و اجازه میدهد به ته آن رفت.در مرکز این چاه بخشی وجود دارد توپر که حفر نشده و امکان میدهد یخ را برداشت و اجازه نداد که سطح زیادی از یخ در معرض هوا قرار گیرد.سوراخ چاهکی که در ته این چاه باز میشود اجازه میدهد آب آن مقدار از یخهایی که ذوب میشود تخلیه شود.جدارها و ته قسمت تاجی شکل توخالی که از یخ پر میشود با آجر فر شده است.ظرفیت یخچال حدود 290 متر مکعب است.ارتفاع از ته چاه تا نوک سقف مخروطی 12 تا 16 متر است.
یخچال عباس آباد نظیر تمامی یخچالهای فلات ایران دارای سرپوشی است مرتفع به شکل مخروط مشابه مخروطی که غالبا روی آب انبارها برپا میکنند.10
این«گنبدها»که بیرون آنها گاه صاف و صیقلی اما غالبا به شکل پلکانی است تا نگهداری و مرمت آنها آسانتر باشد در قسمت پایه از آجر ساخته شدهاند و گاه از خشت خام و سپس با کاهگل اندود گردیدهاند.این نوع مصالح به کار تبخیر و در نتیجه خنک شدن درون یخدون یاری میدهد. ضخامت دیوارها معمولا بسیار زیاد است(در اینجا در قسمت پایه 5/3 متر)تا درون یخدون را خنک نگه دارد اما برای این نیز هست که برپا داشتن گنبدی با این ارتفاع بر آن امکانپذیر شود تا مقدار زیادی هوای آزاد-که نوعی عایق حرارتی است برای یخ-در درون یخدون وجود داشته باشد. روزنی در نوک گنبد به هوای گرم شده امکان خروج میدهد.
وظیفه دیوارهای عظیمی که در جنوب حوضهای یخ با خشت و گل ساخته شدهاند و با کاهگل اندود گردیدهاند این است که جلو پرتو آفتاب را بگیرند و ایجاد سایه کنند؛آنها را در حد امکان بلند میسازند(8 تا 10 متر)و گاه بسیار درازند(در عباس آباد طول آن 85 متر است).ضخامت این (10)-نگاه کنید به توضیحات،عکسها و نقشه در:ماکسیم سیرو،قاهره L.F.A.O ،1949،ص 125 به بعد و ای.بیزلی. "Living in the desertṣWorking buildings of the Iranian plateau" ،ص 39 به بعد.
دیوارها دو تا سه متر است.پایه آنها را از آجر میسازند و در قسمت بالایی ضخامت کمتری دارند.بر بالای برخی از این دیوارها،مثل یخچال مؤیّدی،آجرچینی مشبّکی انجام شده مزین به نقوش برجسته تزئینی.اطراف حوضها که 30 سانتیمتر عمق دارند دیوارکی آجری کشیده شده اما کف آنها خاکی است.برای آنکه آب آسانتر یخ بزند باید دقت کرد شور نباشد.چیزی که در کویر زیاد دیده میشود.بنابراین تقریبا همیشه از آب بهترین قناتها استفاده میشود.
غالب این یخچالها به تجّاری تعلق داشته که تا اوائل سالهای دهه 1960 یخ را به صورت مستقیم به افراد خصوصی و به بازار میفروختند،اما تعداد زیادی از این یخچالها برای استفاده مردم و با هدفی بشر دوستانه در روستاها نیز ساخته میشدند.فی المثل یخدون عباس آباد از سوی حاجی آقا علی،مالک بزرگی که زمینهایی نیز در رفسنجان و در روستاهای نزدیک قاسم آباد و اسماعیل آباد داشت ساخته شده بود.یخ را به دهقانانی که روی زمینهای متعلق به این ارباب کار میکردند بطور مجانی میدادند.این کمک که جزئی از قرارداد مزرعه(میان ارباب و رعیت)به شمار میآمد شامل حال کارگران روزمزد نیز میشده است.اضافه تولید به دیگر روستاییان فروخته میشد.در خصوص یخچال روستای کبوتر خان-که از آن دهقانان روستاهای رباط و ساعدی نیز استفاده میکردند-وضع از همین قرار بود.
ساختن یخ مستلزم کار دو تا چهار نفر در زمستان است به اضافه دو نگهبان دائمی.حوضها را در زمانی میان چلهء بزرگ و کوچک(چهل روز اول زمستان)به ارتفاع 15 تا 25 سانتیمتر از آب پر میکردند،سپس هرروز صبح قشر یخ را میشکستند و آب اضافه میکردند تا روزی که یخ ارتفاع موردنظر را که حدود سی سانتیمتر بود به دست میآورد.در این هنگام یخ را به کمک کلنگ به قطعات بزرگ مکعب شکل میشکستند و به وسیله قلاب و ریسمان که به انتهای تیرک محکمی متصل بود،در چاه یخ خالی میکردند.وقتی منبع یخ پر میشد و یا اینکه فصل یخبندان به پایان میرسید با خشت خام و کاهگل روی یخ را میپوشاندند و درها را میبستند تا زمانی که شروع گرمای شدید تابستان استفاده از یخ را ایجاب کند.
طی ماههای تابستان هرروز یخ به مقدار لازم برای مصرف صاحبان حق و مشتریان برداشت میشده است.قطعات یخ را با دقت توزین نمیکردهاند و به نظر میرسد واحد اندازهگیری ظرفیت جوالهایی بوده که از کرک بز میبافتهاند.مشتریها جوالها را از یخ پر میکردند و سپس در آنها را میدوختهاند و بار الاغها میکردهاند.رطوبت باعث میشده این جوالهای کرکی بویژه نسبت به حرارت عایق شوند،دستکم برای مدت کوتاهی که نقل و انتقال انجام میشده.در این نواحی بسیار
گرم حواشی کویر،یخچالها که تعدادشان زیاد بود،جزئی از تمدن روزمره دهقانها و نیز شهریها به شمار میآمدهاند.به علاوه رسم بر آن بوده که مالکان قدیمی،یخچال یا دستکم بخشی از تولیدات آن را برای مصرف مردم وقف میکردهاند،کاری که غالبا در مورد قنوات یا آب انبارها نیز انجام میشده است.
3-یخچال جابان(البرز مرکزی)
جابان در 80 کیلومتری شرق تهران و بر سر راه فیروز کوه و در ارتفاعی 1800 متری در جلگه داخلی معروف به«هومند آب سرد»قرار دارد.این جلگه ارتفاعات مقدم البرز را از سلسله جبال مرکزی جدا میسازد.11روستای جامان که اهالی آن کردهایی هستند که در عهد نادر شاه از قوچان به این محل آمدهاند،روستایی است نسبة مرفه.در گذشته چند خانواده از بزرگان و اشراف در این روستا سلطه داشتهاند.یخچالی که در انتهای روستا قرار دارد اخیرا یعنی در دهه 1930 ساخته شده و در سال 1976 به شخصی تعلق داشته که معمولا در قائم شهر(شاهی)زندگی میکرده است.این یخچال از گونهای متفاوت بوده با نحوهء استفادهء متفاوت نسبت به یخچالهای ناحیه کرمان،زیرا در حاشیه کویر قرار نداشته،بلکه بر نخستین بلندیهای البرز برپا شده است؛جایی که شرایط اقلیمی در تابستان احداث یخچال را ایجاب نمیکرده و نیز جایی که سرمای شدید زمستانی ساختن یخ به مقادیر بسیار زیاد را امکانپذیر کرده است.از دیگر سو تولیدات این یخچال در وهله اول به استفاده مردم محل اختصاص نداشته و نحوهء معماری بنا نیز با معماری نواحی خشک تفاوت داشته است.
یخچال جابان برای رفع نیازهای کسانی که به ییلاق میآمدهاند و بویژه برای شهرهای مازندران(شاهی یا قائم شهر،آمل،بابل،ساری و حتی گرگان)ساخته شده است،جایی که آبو هوای گرم و مرطوب تولید یخ را به کمک فنون سنتی غیرممکن میکرده است.به برکت احداث نخستین جاده بزرگ اتومبیلرو تهران شاهی-از طریق فیروزکوه و گردنه گدوک-که البرز را در مینوردد،این نواحی که به همین دلیل با توسعه و رشدی سریع آشنا شدهاند،بعد از این به کمک کامیون براحتی در دسترس قرار داشتهاند.«یخچال»همچنین تولیدات خود را در قم و طبعا در تهران به فروش میرساند،اما عجیب آنکه از شهرهای کوچک حاشیه کویر(گرمسار،ایوانکی)که در فاصله کمی قرار دارند،خریدار چندانی مراجعه نمیکرده.مشتریهای محلی اهالی روستاها نبودهاند (11)-پیرامون محیط و حالوهوای اقتصادی این ناحیه ر ک:برنارد هورکاد:«البرز مقدم،فضایی حاشیهای در دروازههای تهران»،در مجله XXII Revue geographique de l'Est ،1 و 2(1982)،ص 61-97.
بلکه کسانی بودهاند که از تهران و مازندران برای ییلاق و گذراندن تابستان به روستاها و قرای کوهستانی نزدیک به جابان میآمدهاند،روستاهایی نظیر دماوند،گیلان،سربندان رودهن یا آب سرد.12این بازار محلی که همواره پررونق بوده تا آخرین سالهای فعالیّت یخچال-که تنها مشتریهای آن رستورانها و چای خانههای محل رفتوآمد توریستها بوده-همچنان پررونق باقی مانده است.
یخچال به کمک سه حوض مطبّق که بزرگترین آنها(با 65 متر طول و ده متر عرض)به دیواری با بیش از ده متر ارتفاع محدود میشده،تغذیه میشده است.این دیوار بر پایهای از سنگ به پهنای یک متر بنا شده و با چند دیوار پشتیبان استحکام یافته است.دیواری که دو حوض پایینی را از یکدیگر جدا میساخته ارتفاع کمتری داشته و سوراخ بزرگی(دو متر در یک متر و نیم)برای خارج کردن یخ و چندین لوله برای خارج ساختن آب،نیز کانالی که یخچال را تغذیه میکرده در آن تعبیه شده بود.دو حوض بالایی را پشته کوتاهی از خاک از یکدیگر جدا میکرده است.
بعکس یخچالهای کرمان و غالب دیگر نقاط،مخزن این یخچال فاقد پوشش بزرگ گنبدی شکل بوده و در مسقّف کردن آن از تکنیک گل کوبیده با اسکلتی از تنه درختان تبریزی-آنسان که در همهء خانههای روستایی البرز مرکزی-استفاده شده است.انبار یخ فقط شامل مخزن وسیع مستطیلی شکلی بوده به ابعاد 8 متر در 35 متر نه چندان زیبا که ارتفاع دیوارهای سنگی آن از دو متر فراتر نمیرفته است.چاه یخ گودال وسیع مستطیلی شکلی بوده با عمقی حدود 12 تا 15 متر که آن را در رسوبات و سپس در قسمت پایین در صخره موجود در محل بریدهاند.به کمک پلکانی به ته این گودال میرفتهاند.وجود دریچهای در قسمت تحتانی که کف آن با تخته سنگ زیبای مورّبی سنگفرش شده امکان میداده که یخ را به راحتی از حوضها به ته گودال بلغزانند.در راهرو ورودی بدون پنجره،ترازویی برای توزین یخ،اتاق نگهبان و انباری برای وسایل و ابزار وجود داشته است.
شیوهء ساختن یخ مشابه شیوهای بوده که در کرمان به کار رفته است؛در زمستان حوضها را از آبی که از جوی باریکی منشعب از رودخانه میآمده،به ارتفاع پنج سانتیمتر پر میکردهاند.قشر یخ را دو یا سه کارگر هرشب و مرتبا به کمک گرزهایی چوبی میشکستهاند،سپس در حوضها از نو آب میانداختهاند تا به ارتفاع ده تا پانزده سانتیمتر برسد.در این هنگام یخ را به صورت صفحاتی به (12)-در 20 کیلومتری غرب دماوند به سوی تهران یخچال دیگری وجود نداشته که خیلی جلوتر از یخچال جابان فعالیت خود را متوقف ساخته است،یعنی به محض آنکه این شهرک ییلاقی مجهز به نیروی برق شده است.
اضلاع یک متر قطعه قطعه میکرده اند و با کمک چنگک هردو تا چهار قطعه را روی هم گذاشته و در حوض بزرگ تلمبار میکردهاند و از نو آب به حوضها میبستهاند.سرمای مصنوعی این محیط که آفتاب هرگز بدان راه نداشته به تشکیل یخ سرعت بیشتری میداده است.در پایان پنج یا شش روز تودههای همگون یخ که 30 تا 40 سانتیمتر ضخامت مییافته از نو قطعهقطعه شده و به سوی سرازیری سنگی کشیده میشده و از آنجا به گودال هدایت میشده است.این کار جمعآوری نهایی که تقریبا سه تا چهار ساعت به طول میانجامیده مستلزم استخدام پنج تا شش کارگر بوده که در سال 1976 روزی 500 ریال دستمزد دریافت میداشتهاند.در پایان زمستان برای جلوگیری از ذوب سریع یخها آنها را تنها با کاه میپوشاندهاند.دوره فروش یخها از جشن سیزدهبدر(چهارم آوریل)تا ماه اکتبر بوده اما در واقع فصل گرم از پایان ماه ژوئن آغاز میشده است.
بنابراین ساختن یخ در زندگی روستا فعالیّتی کاملا موقّتی و حاشیهای به شمار میآمده است. کارگرها را از میان دهقانها و دامدارها استخدام میکردهاند و تنها نگهبان یخچال که کار ساختن یخ را سرپرستی میکرده و با کمک یک دستیار آنها را میفروخته،برای تمام سال استخدام میشده است. در سال 1976 یخچال جابان روزانه فقط پنج تا شش خروار(یعنی 200 تا 240 کیلو گرم.یک خروار-40 کیلو گرم)یخ را قیمت منی(4 کیلو گرم)یک تومان میفروخته،حال آنکه در سالهای دهه 1950 یخچال در بحبوحه فصل گرم هرروز 5 تا 6 کامیون 12 تنی فروش داشته بدون احتساب مشتریان محلی.
حدود سال 1965 تجارت یخ به سوی صفحات شمالی پایان گرفته و فقط کامیونداری اهل روستای مجاور تا سال 1970 گاهبهگاه یخ از یخچال جابان برای فروش به مازندران میبرده است. یخچال جابان در سال 1979 برای همیشه تعطیل شده است.یعنی آنگاه که ناحیه مجهز به نیروی برق شده و آنگاه که جاده جدید روستا را دور زده و آن را به کناری نهاده و به این ترتیب دادوستدها و همه خدمات را به سوی دیگری کشیده است.
این دو نمونه از یک شیوه سنّتی برای ساختن یخ نشان میدهد که تا چه حد دادههای فنی در حقایق فرهنگی و اجتماعی رسوخ دارند.تردیدی نیست که تعیین محل یخچالها قبل از هرچیز به دادههای اقلیمی بسیار دقیق وابسته است،اما رشد و توسعهء آنها جز در پیوند با نظام«وقف»اقتدار مالکان بزرگ،افتتاح جادههای ماشینرو و لذت نوشیدن یک لیوان«شربت»خنک در هوای گرم تابستان ممکن نگردیده است.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : يخچال هاي سنتي فلات ايران,
موضوع :
طبيعت ايران , ,