اطلاعات ما از ما قبل تاریخ ایران بسیار کم و نارساست.نقشه تحقیقات باستانشناسی مربوط به هزارههای پنجم و چهارم و سوم پیش از میلاد شامل مناطق غربی ایران است.خراسان و یزد و کرمان و بلوچستان در روی نقشهها سفید است و فقط تل ابلیس در جنوب کرمان مورد بررسی قرار گرفته.آثار تمدن ماقبل تاریخ در سیلک و تپه حصار و تپه تورنگ و تپه ژیان یافت شده ولی در کرمان و بلوچستان تفحصی انجام نگرفته است.عدم تفحصات علمی در این مناطق شرقی باعث فرضیههای گوناگون از لحاظ نوع زندگی ماقبل تاریخ در فلات ایران گشته است و با وجودی که آثار فرضیههای گوناگون از لحاظ نوع زندگی ماقبل تاریخ در فلات ایران گشته است و با وجودی که آثار ماقبل تاریخ معتبری در سیستان و در اطراف بمپور پیدا شده چون امتداد تمدن در مکان و استمرار آن در زمان مطالعه نگشته بناچار نتیجهگیری کافی بعمل نیامده است.سرآغاز تاریخ ایران را از آمدن ماد و پارسها بفلات ایران گرفتهاند.راههای وصول تمدن آریائی را بفلات ایران از شمال غربی(مغرب دریاچه رضائیه)و جنوب غربی(جلگههای خوزستان)دانستهاند و باشک و تردید از راهی احتمالی از منطقه گرگان بداخله فلات نام بردهاند.تمام این فرضیهها از عدم کاوش کافی و نتیجهگیریهای غلط سرچشمه گرفته و اگر در نواحی مشخصی جدا و دور از هم آثار تمدن متشابه دیده شود باید ارتباط این تمدن را برقرار کرد.تپه سیلک کاشان یا تپه حصار دامغان یا تورنگ تپه گرگان هیچ موقع جغرافیائی مناسبی از لحاظ جلب و تمرکز جمعیت ندارند و باید آثار و بقایای این تمدن بطور کاملتری در نواحی شرقی ایران دیده شود.
حاشیههای دشت لوت از لحاظ کاوشهای باستانشناسی مناطقی بسیار جالب است زیرا عوارض طبیعی که جبر طبیعت باشند مناطق مسکونی را محدود نمودهاند.انتشار تمدن شمالی(منطقه خراسان و ترکستان)بطرف دریاهای جنوب یا بالعکس باید از طریق صحراهای لوت مرکزی انجام گیرد.انتشار تمدن غرب ایران از بین الهنرین و خوزستان بطرف شرق(اگر فرضیه صحیح باشد)باز باید از حاشیههای صحرات لوت بگذرد و باین جهت قبل از شروع سفر تحقیقاتی مزبور امید کامل بود که در اطراف دشت لوت در حاشیه واقع بین حوضه مرکزی و کوههای اطراف باثار تمدن معروفی برخورد نماییم.تصور ما بزودی بحقیقت نزدیک شد در جنوب شهر شهداد در ضمن بررسی زمینهای کویری و یافتن آثار کلوت به تپههای منفرد کلوت رسیدیم.زمینهای کلوت که از تشکیلات دریاچهای شور و مواد آبرفتی سطح زمین است بواسطه وزش بادهای سخت در زمان های طولانی شکافهائی یافته و در داخل این شکافها در وسط گل کویری کلوت که منشاء پیدایش جدیدی دارد اشیاء سفالی و برنزی دیده شد.چون مراد از این سفر تحقیقات باستاشناسی وسیع نبود کاوش عمدهای در محل انجام نشد ولی با تفحص ناحیه معلوم گردید که این منطقه مسکونی قدیمی چندین کیلومتر طول و عرض دارد و چون با وجود شرائط طبیعی منطقه که اجتماع
کوچکی نمیتواند در این محل پدید آید باید فرض کرد که این آثار تمدن متعلق بشهر قدیمی است مقداری ظروف سفالی قرمزرنگ کوزه سالم و سفالهای منقش با نقوش هندسی و ابزارهای فلزی و ظرف برنزی و پیاله برنزی بدست آمد.مطالعات مقدماتی که درباره این ظروف در گروه باستانشناسی دانشکده ادبیات بعمل آمد معلوم کرد که سفالها متعلق به هزاره سوم و دوم قبل از میلاد است.
آنچه در مورد کشف مزبور اهمیت داشت این بود که این آثار در لای تشکیلات رسی و نمکی که لوت را ساختهاند دفن گردیده یعنی پیدایش کویر و لوت حتی در زمانهای تاریخی انجام میشود و شاید اولین تمدن انسانی در نتیجه لوت شدن زمین از بین رفته باشد.بازدید موقع جغرافیائی محل و وضع سالم آثار تمدنی نشان میداد که بعلت پیش آمدی ناگهانی این تمدن از بین رفته.علائم جریان آب در حاشیه لوت حاکی از پیدایش سیلهای بسیار خطرناک و ناگهانیست با وجود باران کم در داخله کلوت در دشتهای اطراف مسیلهائیست که زمانی آب بخود دیده و آب فراوانی از این مجاری جریان یافته است و همین جریان شدید آب باعث شست و شوی زیاد زمین و ته نشستن مواد کویری در حاشیه اطراف کویر است.شاید بر اثر بروز سیل عظیمی که گل و نمک و گچ کویری همراه داشته شهر مزبور بکلی از بین رفته و در داخل کلوت دفن شده باشد.نمونه این اتفاق امروز هم ساکنان اطراف لوت را تهدید مینماید و شهرهائیکه در کنار رودها قرار دارند (مثل شهداد)بوسیله حفر مجرائی زیرزمینی آب مورد نیاز را از رود میگیرند و هیچگاه بطور مستقیم از مجرای رود برای آبیاری استفاده نمیکنند و میگویند اگر نهرهای رود مستقیما از کنار شهر بگذارند سیل ممکن است شهر را نابود کنند.
در آبادی کشیت 22 فرسخی جنوب شهداد همین وضع وجود دارد و در بالای کشیت،آبادی دیگریست باسم پشو که در پائین آن آثار تمدنی فراوان دیده میشود و عجیب اینکه در این محل آثار و مجاری آب قدیمی فراوان است.در داخله دشت لوت در پای یکی از تپههای لوت که امروز بیش از 100 کیلومتر از هر محل مسکونی دور است باز آثار سفال قدیمی بدست آمد که بر اثر مرور زمان و وزش بادهای سخت لوت دانههای ریز ماسه در داخل سفال رسوخ کرده و سفال را سنگی نموده است.در مرکز دشت لوت در شمال چاله معروف به زنگی احمد جائیکه هیچ اثری از آب آبادانی و زندگی نیست آثاری بشکل بنای مخروبه برجی شکل دیده شد که در پای آن بقایای سفال و شیشههای رنگی شکسته وجود داشت و چون فرصتی نبود کاوشی در آنجا بعمل نیامد.
بطوریکه میدانیم در جنوب دشت لوت نیز آثاری از این بناهای مخروبه هست که کسی را از قدمت و علت وجود آنها اطلاعی نیست اما افسانههای محلی و حکایاتی که در کتب جغرافی نویسان مسلم دیده میشود مؤید این نظریه است که پیش از اسلام مراکز جمعیتی بزرگی در دشت
لوت وجود داشته و افسانه شهر لوت باین علت رواج یافته است.در کتب قدیمی و یادداشت مسافرانی که از دشت لوت گذشتهاند غالبا بحث از آثار مخروبه شهر لوت است که هریک آنرا در محلی قرار میدهند و حتی در نقشهها هم اسمی از آن میبرند.جاهائیکه از شهر لوت یاد شده تپهها و برجهای ستونی شکل است که در نتیجه فرسایش باد پیدا شده و از دور شباهتی بشهری خراب دارند ولی شاید حقیقت این باشد که در پیش شهر لوتی وجود داشته و از بین رفته و در اذهان اسمی از آن بجا مانده و بعدها برای مشخص داشتن آن هرجا اشکال کلوت مخروبه دیده شده آنرا شهر لوت گفتهاند.
برنامه تحقیقات باستانشناسی در منقطه لوت باید بطرز موثری دنبال شود.مراد از این تحقیقات کاوشهای کامل باستانشناسی نیست که عمل آن با برنامه تحقیقاتی مورد نظر مغایرت دارد این تحقیقات باید بوسیله گمانههای متعدد در جاهای گوناگون تا جائی دنبال گردد که بتوان از آنها نتایج علمی گرفت و اگر با آثار باستانی با ارزش برخورد افتاد از اداره کل باستانشناسی تقاضای کاوشهای وسعیتری بعمل آید.بواسطه گرمی هوای منطقه و اشکال وسائل آمد و شد این کاوشها در مواقع مخصوص سال انجام میشود.بهار و پائیز فصل مناسبی است و بهتر است با کسب اجازه و یا همکاری اداره کل باستانشناسی هرچه زودتر هیأت باستانشناسی طرح مزبور عازم منطقه گردند.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : باستان شتاسي كوير لوت,
موضوع :
بيابان ها و كوير ها , ,