منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

 

رایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیرد هر آنچه را که خدا را از تو می گیرد.

جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد.
                                          

                                                                             پروفسور حسابی

گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند .

 

 

 

                                                                              نادر شاه افشار




طبيبم داده پيغامم بيا دارويت آماده است 
من از شرمي كه دارم از رخ عطار مي ترسم 
من از اشكي كه مي ريزد ز چشم يار مي ترسم 
 از آن روزي كه اربابم شود بيمار مي ترسم 
رها كن صحبت يعقوب و دوري زن و فرزند
من از گرداندن يوسف سر بازار مي ترسم 
هزاران بار خود را نوكر اين خاندان خواندم 
از آن روزي كه اين منصب شود انكار مي ترسم 
همه گويند اين جمعه بيا، اما درنگي كن !
از آن كه باز عاشورا شود تكرار مي ترسم



در یکی از برنامه ها ی تلویزیونی با شاعری به نام امیر حسین میر حسینی آشنا شدم . چهره ای بسیار معصومانه با لحنی زیبا و دلنشین داشت .این شاعر توانمند در این برنامه شعری را در وصف مرگ خود و کمک کردن اربابش امام حسین (ع) در قبرش خواند که من را بسیار تحت تاثیر قرار دارد

 

              براي مطالعه شعر به ادامه مطلب مراجعه نمائيد



بارون

بارون رو دوست دارم هنوز

چون تو رو یادم میاره

من و می شویه از گناه

از غم و غصه ها همه

دوباره می شم همونی

که از خیالم اومده

یکی مثل همون خوبه

که از دو عالم اومده

یکی که ماله اینجا نیست

دلش یه جای دیگه ایست

همون جا که همه خوبن

حرف بد و دروغی نیست

دلم می خواد برم بالا

برم برم تا اوج خدا

یکی بهم داد می زنه

خدا همین جاست ، تو دل ما

اگه میای تو هم بیا

که اون جا ، جاش بی انتهاست

 که اون جا ، جاش بی انتهاست



سلام خدمت بزرگواران و دوستان عزیزم . من بعد از مدت بسیار طولانی برگشتم . بنا بر دلایلی خیلی کم میامدم . ولی دوباره آمدم و همیشه از عشقم کشورم  وطنم ایران مینویسم . از همه شما عزیزان به خاطر این همه لطف سپاسگذارم . چه در در بودنم چه در نبودم به من لطف داشتید . برای همه شما آرزوی پیروزی و شادکامی دارم . دوست دار شما كامران



لبیکَ یا حســین

سر سفرت منو نشوندی حســــــین

نمکت رو به من چشوندی حســـــین

اون قدر آقـــــــــایی که ایِـــن بده رو

توی روضت بازم کشوندی حســــــین

لبــیکَ یا حســین لبــیکَ یا حســـین

کیه که قلب اون اســــــــــیر نشــده

هیچکس از روضه ی تو سیر نشــده

شــــــــما گفتی بیــــــا و من اومدم

شـــــــما گفتی بیـــــــا تا دیر نشده

لبــیکَ یا حســین لبــیکَ یا حســـین

 

 




برچسب ها : لبيك يا حسين,

http://wikifars.com/gallery/report-images/ashura-in-teh-pm/ashura-in-teh-pm-8.jpg



علی برزنونی، کارشناس مطالعات فرهنگی و استاد دانشگاه در پاسخ به این سئوال که هدف ایرانیان از شرکت در قیام مختار احقاق هویت خود بود یا خونخواهی امام حسین(ع)به خبرنگار شبستان، گفت: ایران در زمان خلیفه دوم، عمر فتح شد. در زمان عمر، ابوعبید ثقفی، پدر مختار در طائف زندگی می کرد، ثقفی ها محب اهل بیت (ع) بودند.برزنونی با بیان اینکه پدر مختار در زمان مطرح شدن فتح ایران وارد میدان جنگ شد، عنوان کرد: نبرد جسر تنها نبرد بین عجم و عرب بود که در آن عجم به پیروزی رسید و فرمانده این نبرد پدر مختار بود. ایرانیان در این نبرد با سپاهی از فیل به سمت پلی رفتند و پل شکست و ابوعبید ثقفی نیز کشته شد از این رو این نبرد، نبرد جسر نام گرفت.وی تصریح کرد: ایرانیان اساساً به دلیل حاکمیت تعصب نژادی و اختلافات طبقاتی در کشور مبارزه طلب نبودند، براین اساس می توان گفت که ایران با قوای جنگی مسلمانان فتح نشد بلکه با مهر،عطوفت و رفتار خوب مسلمانان فتح شد.این استاد دانشگاه امام حسین(ع)با اشاره به اینکه در فتح ایران، امام حسن(ع)مشارکت داشتند و امام علی (ع)نیز مشاوره دادند، بیان کرد:ایرانیان به دلیل اینکه عدالت طلب و صلح جو بودند، جلب اهل بیت(ع) شدند. پناه آوردن فرزندان و نوادگان امامان معصوم (ع)در جنگ و گریزها با خلفای جور به ایران و به تبع آن وجود امامزاده های بیشمار در ایران گواه عشق ایرانیان به ائمه اطهار(ع) بوده است.برزنونی سابقه دوستی مختار با کیان، شاهزاده ایرانی را مربوط به دوران نوجوانی آنها دانست و افزود: مختار در زمان فتح ایران،13ساله بود و عمویش،سعد فرماندار مدائن،بخش اعظم ایران بود. در این زمان مختار با کیان آشنا می شود و این دو علاقه وافری به هم پیدا می کنند.به گفته این کارشناس مطالعات فرهنگی،نگاه مختار به ایرانیان نگاه تؤام با دوستی بود، به طوری که درقیام خود، اساس را روی ایرانیان گذاشت، با وجود چنین رابطه ای نمی توان گفت که ایرانیان به قصد انتقام خود از مسلمانان و یا بازیابی هویت خود با مختار همراه شدند.وی در مورد عدم حضور ایرنیان در واقعه کربلا خاطر نشان کرد: ایرانیان همچون مختار نتوانستند خود را به کربلا برسند. وقتی خبر وضعیت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا به گوش ایرانیان رسید، آنها به دلیل بسته شدن راه ها توسط سپاهیان شام و کوفه نتوانستند خود را به امام (ع)برسانند.برزنونی معتقد است که کیان که نماد یک ایرانی است به خاطر رفاقت ویژه با مختار اثر زیادی روی مختار گذاشت، به گونه ای که حتی برای قیام مختار به منظور خونخواهی امام حسین(ع) و یاران با وفای ایشان برنامه ریزی کرد اما مختار شخصیت سیاستمداری بود که برنامه خود را دنبال کرد. این استاد دانشگاه با بیان اینکه عمده سپاهیان و فرماندهان سپاه مختار، ایرانی بودند، یاد آور شد: مختار به کوفیان و اعراب اعتماد نکرد و از طرفی بازماندن ایرانیان از سپاه امام حسین(ع) داغی بر دل ایرانیان محب اهل بیت(ع) گذاشت که آنها ترغیب به شرکت در قیام مختار شدند و مختار نیز از آنها استقبال کرد.برزنونی دلیل اصلی حضور ایرانیان در قیام مختار را خونخواهی امام حسین(ع)ذکر کرد و گفت: ایرانیان محب اهل بیت(ع) بودند و به امام حسین(ع)عشق می ورزیدند. امروز نیز ایرانیان با وجود گذشت زمان بسیار از واقعه عاشورا و با وجود ماجرای سیاوش در تاریخ خود تماما در قالب امام حسین(ع) می روند و با دل و جان در محرم برای امام سوم شیعیان به عزاداری می پردازند.وی مختار را جزو اشراف و آزادگان زمان خود دانست و بیان کرد: مختار حدود سه سال از امام حسین (ع) بزرگتر بود و امام علی (ع) به مختار گفته بودند "تو زیرک هستی". مختار شخصیتی فکور،دقیق و مصلحت اندیش بود اما قدرت طلب نبود. وی حرکت میثم تمار را حرکت خودکشی وار و بی مفهوم دانست و اساساً به کوفیان اعتماد نداشت. این کارشناس مطالعات فرهنگی تصریح کرد: وقتی یزید به درک واصل شد در سال 64مختار قیام کرد و بسیاری از یزیدیان و ستمکاران را از بین برد و به همین دلیل در نزد امویان فردی منفور شناخته می شود.



همان طور که می دانید، قیام امام حسین (ع) در سال 61 هجری رخ داد. در آن زمان هنوز مردم ایران با ابعاد فضایل اهل بیت (ع) آشنایی نداشتند و بیش تر تحت تأثیر اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه آن زمان بودند که بر اساس سیاست خلفا اداره می شد. افزون بر آن، اسلام هیچ گاه خواهان جنگ نیست و امام حسین نیز خواستار جنگ نبود. اصلا به قصد جنگ سرزمین مکه را به سوی عراق ترک نکرد تا آن که به همراه لشکریانی از اطراف و اکناف عربستان و عراق وارد سرزمین کوفه گردد. تاریخ گواه بر این است که امام حسین برای اجابت دعوت کوفیان به سوی آن دیار حرکت نمود. طبیعی است در چنین شرایطی به قشون کشی و گردآوری همرزم، نه نیازی هست و نه اصلا شایسته می‌باشد. پس بنای امام بر این نبود که با لشکری که دارای آرایش نظامی و جنگی است، به سوی عراق حرکت کند، تا این سؤال پیش آید که چرا ایرانیان به کمک امام حسین نشتافتند؛ وگرنه ایرانیان از دیرباز در زمره موالیان اهل البیت بوده و همواره خوش درخشیده اند. بنا به گفته دینوری، بیش تر سپاه همراه مختار در نبرد با شامیان که به خونخواهی امام حسین به پا خواسته بودند، ایرانی بودند. این نیز مدال افتخاری است برای ایرانیان. (1) شاهد این امر که مردم ایران دلباخته اهل بیت بوده و هستند، این است که بعد از شهادت امام حسین (ع) که مردم با مظلومیت امام حسین و جنایات یزید آشنا شدند، مردم ایران درقیام مختار که به عنوان خون خواهی امام حسین (ع) صورت گرفت، شرکت نمودند. مرحوم دهخدا می نویسد: ایرانیان به نهضت توابین و قیام مختار و خروج زید بن علی و یحیى بن زید، رنگی خاص بخشیدند. پیش از قیام مختار، روزی وی با مغیرة بن شعبه در بازار کوفه می‌گذشتند. مغیره که از علاقه مردم عراق مخصوصاً ایرانیان مقیم عراق نسبت به اهل بیت پیامبر آگاه بود،‌ به مختار گفت: مطلبی می‌دانم که اگر آدم با تدبیری به آن چنگ بزند،‌ مردم به خصوص ایرانیان از او حمایت می‌کنند و تا سر حد جان از او پیروی می‌کنند! مختار گفت:‌ این مطلب کدام است؟ مغیره گفت: دعوت آنان به یاری آل محمد و خونخواهی آنان. (2)
دکتر زرین‌کوب می‌نویسد: در قیام مختار به خونخواهی امام حسین، بسیاری از موالی که مسلمانان ایرانی بودند، به او پیوستند و بیش از همه نسبت به امویان خشم و کین نشان دادند. (3)
برخی مورخان دیگر نیز می‌نویسند: این موالی (ایرانیان و سایر عجم‌ها) که در کوفه فراوان بودند و کسب و تجارت کوفه غالباً در اختیار آنان بود، به سپاه خونخواهان شهدای کربلا پیوستند. فزونی آنان در لشکر مختار و ابراهیم و توجه این دو فرمانده به ایشان، به حدی بود که خشم اشراف عرب را بر می‌انگیخت. (4)
این وضع، ادامه داشت تا این که در زمان قیام زید بن علی، بیش تر موالی عراق، ایرانیان ری، جرجان و خراسان نیز تحت تأثیر قیام وی قرار گرفتند. (5)




برچسب ها : عاشورا ايران,

 

فروردین: این نام برگرفته از نام فروهر fravahr هاست که در حقیقت روان درگذشتگان بوده و اعتقاد بر این بود که روان های مردگان در نخستین روزهای بهار نزد اقوام خود به زمین باز میگردند. 

بنا بر تصور زرتشتيان فروهر روان مردگان و نيز روان آناني است كه هنوز زاده نشده اند و جايگاه فروهر نزد خداست و هنگاميكه انساني مي ميرد روان او به فروهر او مي پيوندد و هنگاميكه انساني زاده ميشود نيز روان از فروهر جدا و به تن او در جهان مادي مي پيوندد.

 

اردیبهشت: اقتباسی از نام اوستایی ارتا وهیشتا atra vahishta به معنای بهترین راستی است که نام یکی از امشاسپندان است.

 

خرداد: در اوستا هئوروتات haurvatata به معنای کمال و رستگاری که از امشاسپندان یا صفات کمالیه اهورامزداست.

 

تیر: در اوستا تیشترtishtra نامیده شده و نام ستاره ايست. محققین آنرا با شعراي يماني یا ستاره شباهنگ که درخشان ترین ستاره آسمان شب است منطبق دانسته اند. یونانیان باستان این ستاره راsiriusمینامیده و آنرا منبع گرما میدانستند. اين جدا از سياره تير يا عطارد است.

تير يشت يا تيشتر يشت همچنین نام يكي از يشتهاي اوستاست و ستاره تير يا تيشتر که از او در یشت موسوم به تيشتر يشت یاد میشود ایزد موکل بر رعد و باران نیز بوده است وبر اساس این باور ستاره تيشتر دشمن دیو خشکسالی یا اپوش است و باور بر اين بود كه در نبرد تيشتر با اپوش گرزي توسط تيشتر بر ديو خشكي وارد ميگردد و صداي رعدي كه شنيده ميشود خروش آن ديو است. به روایتی طلوع این ستاره مصادف با چهارمین ماه سال یا آغاز تابستان است.

 

امرداد: در اوستا امرتات ameretata نامیده شده به معنای بی مرگ و ناميرا و آن نام مينوي گياهان است که نام یکی دیگر از امشاسپندان است.

 

شهریور: اقتباسي از نام اوستايي خشثرَ وئیری khshathra vairi به معنای پادشاهی آرزو شده است كه مينوي فلزات است و نام یکی از امشاسپندان است.

 

مهر: نام فارسی شده رب النوع روشنایی است که از نام اوستایی میثرَmithra ( در سانسکریت میتر mitra ) به معنای دوستی و محبت گرفته شده است. مهر بر خلاف تصور عامه در واقع نام دیگر خورشید نیست بلکه مهر نام ایزد یا رب النوع روشنایی بوده چنانکه در اوستا نیز همواره نام مهر یا میترا جدا از نام خورشید می آید و در اسامی روزهای ماه نیز چنانکه اشاره شد خورشید نام یازدهمین و مهر نام شانزدهمین روز ماه  است. 

 

آبان: نام فارسی شده ایزد آبها یا آناهیتا است که در اوستا اردوی سور اناهیتا aredvi sura anahita یا رودخانه نیرومند بی آلودگی نامیده شده است. اناهيتا كه خلاصه شده اين نام اوستاييست نام الهه موکل بر آبهای روان بوده است و يشتي كه در اوستا به مناسبت اين الهه سروده شده آبان يشت نام دارد. نامگذاري آبان به اين مناسبت بوده كه  اين ماه آغاز بارندگي  است.

 

آذر: از نام اوستایی آترatar یا ایزد موکل بر آتش مقدس گرفته شده است. این آتش مقدس طبق فقرات 46-50 زامیاد یشت اوستا رقیب اژی دهاک دانسته شده  و طبق متن اوستايي نبردي بين اين دو در گرفته كه به فرار اژي دهاك منجر گشته است. من در یادداشتهای پیشین اژي دهاك روز رستاخيز را آتشفشان زیانبار یا آتش زیانبار معنا کردم که در اينجا هیچ ارتباطی با اژي دهاك سه كله يا ضحاک ماردوش روایات عامیانه و افسانه ای ندارد. چون اين اژي دهاك سه كله انساني با كنشهاي اهريمني بوده كه بدان لقب يعني اژي دهاك نامبردار شده بود. واژه اژی در زبان اوستایی علاوه بر اينكه به معناي اژدها يا مار آتشين است مترادف با واژه اهی در سانسکریت به معنای آتشفشان نيز مي باشد و دهاک در زبان اوستایی به معنای ضربه زن یا زیانبار ترجمه شده است. آتر یا آتش مقدس در آیین مزدیسنا مقامي بسيار والا دارد و از بزرگترین نعماتی بوده که از جهان بالا و برای بهره انسانها به زمین فرستاده شده است. به موجب كتاب بندهش پنج نوع آتش وجود داشته است كه من از ذكر آنها خودداري ميكنم.

 

دی در مورد دی در بن دهشن توضیح داده شده که دادار است و نام خویش را در چهار جای در ماهها داده است یکی نام =هرمزد و آن سه دی که یکی گاه و یکی دین و یکی زمان است استاد پورداوود دي را ماخوذ از نام اوستايي زين zayana به معناي زمستان ميداند.

 

بهمن: از نام اوستایی وهومن به معنای دارای منش نیک اقتباس شده که در اوستا نام یکی دیگر از امشاسپندان  است.

 

اسفند: از نام سفندارمذ یا در اوستا سپنتا آرمئیتی به معنای پارسای مقدس گرفته شده و آرمئیتی همانست که امروزه آرمیتا گفته میشود و در اوستا نام فرشته موکل بر زمین  است.


موضوع :
تاریخ ایران , ایا میدانید........ ,  , 

 سرزمینی که اسطوره های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند .




موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران , ایا میدانید........ ,  , 

 گویا قصه‌پردازی‌ها و خیال‌بافی‌های تاریخی را پایانی نیست و ترکیبِ عده‌ای از ایران‌دوستانِ ذوق‌زده با برخی تحریف‌گران تاریخ و بعضی مسئولانی که در جایگاهی مناسب با حد و اندازه خود نیستند؛ معجونی را فراهم کرده است که تاکنون در طبله هیچ عطاری یافت نشده بود.

اینروزها چسبیدن به کورش و سوء‌استفاده از نام و جایگاه تاریخی- اسطوره‌ای او رواج چشمگیری یافته و تبدیل به یک «شاه‌کلید» برای مقاصد گوناگون شده است.

هنوز زمان زیادی از قصه‌های سرگرم‌کننده‌ و گمراه‌کننده‌ای همچون





موضوع :
کوروش کبیر ,  , 

بر طبق كتب مذهبي و آسماني زرتشتيان ابتدا اهورامزدا ( خداوند ) عالم ارواح را آفريد و بدون هيچ مانعي تا سه هزار سال سلطنت كرد بعد اهرمن به زور و عنف از تاريكي وارد روشنايي شده خيره گشت و چون حاضر بصلح نشد با اهورامزدا بجنگيد 9 هزار سال بعد اهورامزدا عالم مادي را در مدت يك سال در 6 دوره ( هر دوره پنج روز ) بيافريد و اين شش دوره بنام گهنبار معروف است كه زردشتيان در اين ايام جشن گرفته بستايش و نيايش ميپردازند بدين ترتيب : 1- از 11 تا 15 ارديبهشت آسمان خلق شد اين دوره ميان بهار ناميده مي شود
۲ - از 11 تا 15 تير آب آفريده شد اين دوره ميان تابستان نام دارد
۳ - از 26 تا 30 شهريور زمين خلق گرديد و نام اين دوره دانه آور است
۴ - از 26 تا 30 مهر نباتات آفريده شد و آن را هنگام فرود آمدن ميخوانند
۵ - از 16 تا 20 دي خلقت جانوران تمام شد و آنرا ميان سال گويند
۶ - پنجه آخر سال يعني 5 روز به فروردين مانده كه در اين مدت نسان خلق شد و آنرا ( همس پت ميديم ) يعني برابر بودن شب و روز مينامند
اين اعياد ششگانه را بجمشيد يكي از سلاطين سلسله پيشدادي نسبت داده اند در كتاب مذهبي صددربندهش فصل 25 مي فرمايد : اهورامزدا فرمود آفرينش جهان در 365 روز كه شش گاهنبار سال باشد انجام گيرد ) بنابر اين در عرض مدت يك سال خلقت كائنات به ترتيب 1 -آسمان 2-آب ۳ -زمين 4-نباتات 5-جانوران 6- انسان صورت گرفت و در انتهاي آن كه مصادف با نوروز است به پاس فراغت از خلقت و شكر نعمت در اين ديانت جشن ميگيرند . و اما در مورد چونگي خلقت انسان در خداينامه و ساير كتب مذهبي بخصوص اوستا اين چنين آمده كه اولين مخلوق كيومرث ناميده شده كه آنرا گل شاه يعني شاه جهان آب و گل يا شاه كوه ميخوانند گويند اهل استخر فارس بوده و در اثر زد و خورد ميان خوبي و بدي كشته شده و آب مني او بزمين ريخته شد و از آن پسر و دختري بنام مشي و مشيانه يا مهري و مهريانه بشكل گياهي بنام مهر گياه بوجود آمدند كه باهم ازدواج كردند ( ريشه ي گياه مهر شبيه مرد و زني است بهم پيوسته است)بهر حال اولين انسان كيومرث و اولين گياه مهر و اولين حيوان گاو نر بوده است كه آن هم در منازعه ميان اهرمن و اهورامزدا كشته شد واز خون آن حيوانات ديگري بوجود آمدند .




موضوع :
تاریخ ایران ,  , 

دغدویه:
مادر زرتشت که اصلا از شهر ری بود و در آنجا با کوی ها و کرپن ها که مردم را گمراه می کردند و از آنها مرتب فدیه و قربانی می خواستند و دین را وسیله ای برای رسیدن به امیال و خواستهای ناروای خود کرده بودند به مبارزه پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر دیدند او را نزد یکی از نزدیکان خود به آذربایجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد و ثمره این پیوند همایون، زرتشت پیامبر بزرگ ایرانیان است.

پوروچیستا:
پوروچیستا ششمین و کوچکترین فرزند زرتشت و سومین دختر اوست. معنی پوروچیستا یعنی پردانش. در گفتار زرتشت که برای ما باقی مانده است از او با پوروچیستا بیش از فرزندان دیگرش سخن واندرز مانده است، یکی از مهمترین سخنان زرتشت با پوروچیستا درباره همسری با جاماسب حکیم، وزیر شاه گشتاسب و منجم و ستاره شناس معروف زمان است. زرتشت به دخترش می فرماید: "پوروچیستا، جاماسب خواهان همسری با توست و تو را از من خواستگاری کرده است من او را برای همسری تو مناسب می دانم ولی تو با خرد مقدست مشورت کن ببین آیا او را شایسته همسری خود می دانی یا نه؟" این گفتار زرتشت یک حقیقت مسلم را آشکار می سازد و آن این است که دختر در آئین زرتشت درانتخاب همسر آزاد است و عقیده پدر بر او تحمیل نمی گردد. همچنین قسمتی از اندرزنامه زرتشت به پوروچیستا در موقع گواه گیری او با جاماسب اکنون هنگام گواه گیری دختران و پسران زرتشتی از طرف موبد بازگو می گردد.




برچسب ها : بانوان تاريخ ايران,

موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  , 

سلسله كيانيان با حضور كي قباد در عرصه تاريخ وجود يافت بدين شكل كه پس از مرگ گرشاسب كه آخرين پادشاه پيشدادي بوده عليرغم وجود طوس و گستهم پسران نوذر جهت آنكه فر ايزدي در آنان از ميان رفته بود از خاندان فريدون و تبار پيشداديان اعتبار سلطنت سلب گشته و طي شورايي حكم بر آن شد تا به واسطه رستم پسر زال كي قباد را از كوههاي البرز فرود آورده تاج و تخت سلطنت را به او كه شايستگي ويژه دارد اعطا كنند تا در اين مرحله از تاريخ وديعت حكومت نزد او باشد . به قولي كي قباد پسر (( زاو )) است كه البته زاو نيز با واسطه هايي نسب....




برچسب ها : كي قباد,

موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  , 


دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ