منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

صادق هدایت (متولد: ۲۸ بهمن۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه۱۹۰۳ در تهران، مرگ: (خودکشی با گاز) ۱۹ فروردین۱۳۳۰ برابر با ۹ آوریل۱۹۵۱ در آپارتمان اجاره‌ای مکرر، خیابان شامپیونه، پاریس) نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است. صادق چهارمین نسل از رضاقلی خان هدایت هزار جریبی طبرستانی (مازندرانی) است که نظامت مدرسه دارالفنون را در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به عهده داشت. هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان، رمانِ «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند.[۲][۳][۴] هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، فرانتس کافکا و آنتون چخوف نیز ترجمه کرده‌است. حجم آثار و مقالات نوشته شده دربارهٔ نوشته‌ها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیان‌گر تأثیر ژرف او بر جریان روشنفکری ایران است.[۵]

صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریسخودکشی کرد. آرامگاه وی در گورستان پرلاشز، قطعهٔ ۸۵، در پاریس واقع است.[۶]

 

صادق هدایت

آخرین عکس صادق هدایت،۱۳۲۹(صادق هدایت این عکس را برای تمام خویشاوندان خود فرستاد.)[۱]
زادروز ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ / ۱۷ فوریه ۱۹۰۳
تهران، ایران
درگذشت ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ / ۹ آوریل ۱۹۵۱
(۴۸ سال)
پرچم فرانسه پاریس، فرانسه
آرامگاه گورستان پر لاشز، قطعه ۸۵، پاریس
محل زندگی ایران
هندوستان
فرانسه
ملیت پرچم ایران ایرانی
پیشه حسابدار بانک ملی ایران،
کارمند وزارت خارجه
سال‌های فعالیت ۱۳۰۲ تا ۱۳۲۹
نهاد دانشکدهٔ هنرهای زیبای تهران
سبک داستان کوتاه، رمان
والدین هدایت‌قلی هدایت اعتضادالملک
و زیورالملک
گفتاورد «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد.» (بوف کور)

امضا



برچسب ها : صادقهدايت,

موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  , 

تیسفون نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی جای گرفته است.این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میان‌رودان ساخته شد، و در دوران ساسانی ارزش خود را به عنوان مرکز نیروی سیاسی و اقتصادی نگهداشت. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفته‌رفته متروکه گشت.

تیسفون نزدیک به ششصد سال پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حک: ۴۱ ـ۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹ـ ۲۲۶ میلادی) در دورهٔ اشکانیان، و از اردشیر اول (حک : ۲۲۶ـ ۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک : ۱۱ـ۳۱/ ۶۳۲ـ۶۵۱) در دورهٔ ساسانیان در تیسفون شهریاری کردند. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار فرمانروایی عمر شهریار تیسفون شد. [۱] کاخ با شکوه ساسانیان را که هنوز آثار آن در جانب خاوری دجله نمایان است، اعراب ایوان کسری نام دادند. این ایوان چنانکه یعقوبی گوید در شهر اسبانبر واقع بود. ساختمان مهم دیگری نیز بود کاخ سفید نامیده می شد که در یک میلی شمال شهر کهنه دیده می‌شد ولی این ساختمان از آغاز سده ۴ق چنان رو به ویرانی و رمبش رفت که اثری از آن نماند و از این روی است که تاریخ‌نویسان پس از آن، کاخ سفید و ایوان کسری، هر دو را با نام طاق کسری دانسته‌اند و آن یگانه جایمانده ایست که تا امروز از بناها و کاخهای پادشاهان ساسانی در آن جایگاه پایدار مانده‌است.




برچسب ها : تيسفون,

موضوع :
معماري و سازه هاي ايران باستان ,  , 

                            

جشن شب يلدا كه از 7000 سال پيش تا كنون در ميان ايرانيان برگزار مي شود . 7000 سال پيش نياكان ما به دانش گاهشماري دست پيدا كردند و دست يافتند كه نخستين شب زمستان بلند ترين شب سال است . در اين جستا از سخنراني دكتر جنيدي و دكتر كراري برداشت هايي شده :

جشن شب يلدا همانند جشن هايي هم چون نوروز و مهرگان پس از تازش اسكندر ، تازيان و مغول ها پا برجا مانده است و در تك تك خانه هاي ايرانيان راستين با گرد آمدن خانواده ها به دور هم برگزار مي شود .

فردوسي بزرگ در شاهنامه مي گويد :

           نباشد بهار و زمستان پديد

                                                 نيارند هنگام رامش نويد

از اين بيت مي توان پي برد كه در سرزمينهاي بجز ايران آغاز فصل ها را نميدانستند اما ايرانيان در آن زمان به اين دانش دست پيدا كرده بودند .

در زمان تاختن تازيان به ايران گاهشماري ايرانيان كه بر پايه ي خورشيد بود ، به گاهشماري بر پايه ي ماه ديگرگون شد ، اما پس از چندي خيام بروي كار آمد و اين گاشماري خورشيدي را دوباره بنيان نهاد تا باز جشنهاي ما زنده باشند و ما آنها را برگزار كنيم .

به جز اين ايرانيان هميشه آيين هايشان همراه با شادي بوده و احترام ويژه به نور و روشنايي ، به وارونه ي نژاد سامي و تازيان كه مراسم آنها هميشه همراه با سوگواري است و معمولاً در تاريكي برگزار ميشود ، از اين روست كه ايرانيان درازترين شب را بيدار مينشينند تا بيرون آمدن خورشيد را نظاره گر باشند ، از اين بس كه دوران كمبود نور و روشنيايي پايان يافته و دوران فزوني خورشيد و نور و روشناييست . در اين ميان ايرانيان با روشن كردن آتش و چراغ به ياري خورشيد مي آيند و تا صبح بيدار ميمانند .

يكي ديگر از دلائل برگزاري اين جشن ، شب زاد  روز ايزد مهر يا ميترا است ، مهر به معناي خورشيد است و تاريخ پرستش آن در ميان ايرانيها و آريايي ها به پيش از دين زرتشت باز ميگردد ، كه پس از ظهور زرتشت اين پيامبر او را اهورا مزدا تعريف كرد ، يكي از ايزدان اهورايي مهر بود كه هم اكنون بخشي از اوستا به نامش نامگذاري شده .

در « مهريشت  اوستا آمده است :(( مهر از آسمان با هزاران چشم بر ايراني مينگرد تا دروغي نگويد))

مهر پرستي و ميترايسسم به اروپا نيز كشيده شد و در آنجا ژوليان يكي از پادشاهان رومي به اين دين گرويد . همين امپراتوراني چون كومودوس ( 180 – 192 م ) ، سپتيموس سوروس  ( 193-211 ) ، كاراكالا ( 211-217 ) و جوليان ملقب به جوليان مرتد ، و نيز بسياري از سربازان و افسران روم ، سخت پيرو اين آيين بودند و در رم ، بريتانيا ( در پي هجوم روم به سال 43 م )  و كناره هاي رود راين ، دانوب و فرات ، كنيسه ها و معابد متعددي براي ميترا بر پا داشتند آنها سالها جشن زادروز مهر و شب چله را جشن ميگرفتند و آن را آغاز سال ميدانستند ، حتي پس از گسترش دين مسيح آن را كريسمس  ناميدند ، اگر در آيين مراسم كريسمس اروپايي ها بنگريم ميتوان به نشانه هاي ايراني آن پي ببريم . ايرانيان در شب چله درخت سروي را با دو رشته نوار نقره اي و مي آراستند .




برچسب ها : شب يلدا,

موضوع :
تاریخ ایران ,  , 

کسب 7 مدال جهانی توسط جوانان مخترع ایرانی

در این نمایشگاه که تا سوم آذر در تالار بنیاد علمی کویت برگزار شد 8 نفر از مخترعان کشورمان با عرضه دستاوردهای علمی خود در زمینه برق، انرژی و فناوری شرکت کردند.




موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  , 


مخترع جوان کرمانشاهي تيم ايران در مسابقات جهاني اختراعات کويت با زينت بخشي لوگوي خليج فارس در آرم، بروشور و پوستر اختراع خود، گردن آويز طلا را با نقره عوض کرد.




برچسب ها : مخترع ايراني ,

موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  , 

اه ... اه اي خانه ي ويران من                       تا ابد جا مانده اي در ياد من

 

قامتم خم ميشود بر خاك تو                          مي زنم بوسه به روي پاك تو

من تو را اباد ميسازم وطن                            من برايت ميدهم اين جان و تن

من برايت قصه مي گويم ز ايران كهن               از زنان و مردماني خوش سخن

روزگاري خاك ما آباد بود                                از همه نيرنگ ها آزاد بود

روزگاري راستي در دين ما                            جشن و شادي و سرور ، آيين ما

هم وطن بيدار شو ، بيدار شو                       در تن ايران فروشان خار شو

مشت باش و بكوبش بر دهان                       بر دهان خائنان اين زمان

روزگاري را ز ديرين ياد كن                             بر فراز قله ها فرياد كن :

من تو را آباد ميسازم وطن                           من برايت ميدهم اين جان و تن .. 

تقدیم به همه ی پارسیان




موضوع :
تاریخ ایران ,  , 

دريغ است ايران که ويران شود ، کنام پلنگان و شيران شود


مگه میشه به ایران افتخار نکرد؟

بهتر بود بپرسی به کجای ایران افتخار نمی کنی؟

به ذره ذره خاک ایران ، به تک تک ایرانیا (به غیر عرب صفتا ، غرب زده ها ) به اینکه نژادمون آریایی ،اونم آریایی برتر افتخار می کنم.

به این افتخار میکنم که هیچگاه بت پرست نبودیم .

به کوروش کبیر ، داریوش بزرگ ، خشایار شاه ، کاوه آهنگر ، آرش کمانگیر ، سیاوش ، کیومرث ، رستم، زرتشت و...

منشور حقوق بشر ، منشور پارسوماش ، منشور پرشیا ، منشور شوشیانا ، منشور پاسارگاد ، فروهر همه اینا غرور آفرینه .

به فردوسی، خیام، حضرت حافظ ، مولانا رومی ، سعدی ،عطار ، نظامی ، وحشی بافقی ، ارد بزرگ ،ابوعلی سینا ، ابو ریحان بیرونی ، رازی و...

 به پارسه ، خلیج همیشه فارس ، پاسارگاد ، شهر سوخته(مهر گنجینه سر به )، چغازنبیل ،  بیستون ، نقش رستم ، تخت سلیمان ، طاق بستان ، کاخ تیسفون(بزرگترین طاق آجری دنیا)و... افتخار می کنم.

 به این افتخار می کنم که  ما ایرانی ها شادترین مردم دنیا بودیم و پدران ما جشن و پایکوبی رو عبادت می دونستند .

کل جهانیان در مقابل بزرگی ایران و ملتش سرفرود آوردن

 

 

                                   به ادامه مطالب مراجعه كنيد




موضوع :
تاریخ ایران ,  , 

هنگامی که مادها پیروزمندانه از جنگ شوش برگشتند، غنائمی با خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به کورش بزرگ عرضه می کردند. در میان غنائم زنی بود بسیار زیبا و به قولی زیباترین زن شوش به نام پانته آ که همسرش آبراداتاس نام داشت و یکی از سرداران دشمن بود . هنگامی که او را به نزد کورش بردند با وجود زیبایی فوقالعاده ای که داشت کورش روا نداست که زنی را از همسرش بستاند پس وی را به یکی از یاران مورد اعتمادش یعنی آراسپ سپرد که از وی نگهداری کند ولی آراسپ خود عاشق پانته آ شد و پانته آ ازترس به کورش شکایت کرد . کورش به خاطر این خطا آراسپ را مجبور کرد که به سرزمین دشمن رفته و آبراداتاس همسر پانته آ را بیابد و بیاورد . آراسپ فرمان کورش را اجرا کرد و وقتی آبراداتاس را آورد او باورش نمیشد که کورش همسر وی را با احترام و بدون هیچ خطایی سالم و پاک حفظ کرده و وقتی از نزدیک همسر خود را دید به پای کورش افتاد و یکی از سرداران او گردید و به پاس مردانگی کورش در سپاه وی جنگید و کشته شد . هنگامی که پانته آ به جنازه همسرش رسید با خنجری که همراه داشت او نیز خودکشی کرد و کورش مقبره ای برای هر دوی آنها ساخت .درود بر کوروش بزرگ و روانشان شاد




برچسب ها : بزرگ مردي كوروش,

موضوع :
کوروش کبیر ,  , 

در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین

ھمه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود

چو مھر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان

ھمه بنده ناب یزدان پاک
ھمه دل پر از مھر این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نھاد

بزرگی به مردی و فرھنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود

کجا رفت آن دانش و ھوش ما
که شد مھر میھن فراموش ما

که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان

چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
خرد را فکندیم این سان زکار

نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما؟

به یزدان که این کشور آباد بود
ھمه جای مردان آزاد بود

در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز خود خانه و مرز داشت

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر

نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت

از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت

از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد

چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سر انجام بد داشتیم

بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن

اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است

بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم




برچسب ها : شعري از فردوسي,

موضوع :
ابولقاسم فردوسي ,  , 

دلت گرفته کوروش میدونم تابع احساسی...

درسته که دیگه نام غرور آفرینت تو تقویم ثبت نیست...!

اصلا از نظر من ، این تقویم واسه ایران نیست و یه نوع تقویم عربیه...!

مهم اینکه یه تقویم تو دل ما ایرانیا هست که هر روزش واسمون جشن سالروزته مرد...

سالروز پدر ایران زمین را به همه ی ایرانی های میهن پرست شاد باش میگویم...



امپراطور یونان به کوروش بزرگ گفت:

ما برای شرف میجنگیم شما برای ثروت...

.کوروش گفت:آری هرکس برای نداشته هایش میجنگد




موضوع :
کوروش کبیر ,  , 

تا اوایل قرن بیستم، مردم جهان کشور ما را با عنوان رسمی" پارس یا پرشین" می شناختند، اما در  دوران سلطنت رضاشاه که بحث رجعت به ایران باستان و تاکید بر ایران پیش از اسلام قوت گرفته بود، حلقه ای از روشنفکران باستان گرا مانند سعید نفیسی،محمد علی فروغی و سید حسن تقی زاده در حکومت پهلوی اول با حمایت مستقیم رضاشاه گردهم آمده بودند که به این منظور اقداماتی را انجام می دادند،"سعید نفیسی" از مشاوران نزدیک رضاخان به وی پیشنهاد کرد نام کشور رسما به "ایران" تغییر یابد، این پیشنهاد در آذر ماه 1313 شمسی رنگ واقعیت به خود گرفت، یادداشتی را که از نظر می گذرانید، مقاله ای از سعید نفیسی در روزنامه اطلاعات است که بعد از رسمی شدن عنوان ایران، دلایل و توجیه تاریخی و فرهنگی این انتخاب را با عموم مردم در میان گذاشته است.

سعید نفیسی

سعید نفیسی




برچسب ها : پرشيا از كي ايران شد؟,

موضوع :
تاریخ ایران , تارخچه نام ایران , سرزمين اريايي ,  , 

ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده, می داند.

ارزش یک ماه را مادری که فرزند نارس به دنیا آورده, می داند.

ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند.

ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار معشوق را می کشد.

ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده.

و ارزش یک ثانیه را آن که از تصادفی مرگبار جان به در برده, می داند.

باور کنید هر لحظه گنج بزرگی است! گنجتان را آسان از دست ندهید!

به یاد داشته باشید: زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند!

فراموش نکنید:

                  دیروز به تاریخ پیوست.

                  فردا معماست.        

                  و امروز هدیه است!



منم کوروش, شاه جهان, شاه بزرگ, شاه توانمند, شاه بابِل, شاه سومر و اَکَد, شاه چهار گوشه جهان. پسر کمبوجیه, شاه بزرگ... نوه کوروش, شاه بزرگ... نبیره چیش پیش, شاه بزرگ...

آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم, همه مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مَردوک خدای بزرگ دل های پاک مردم بابل را متوجه من کرد... زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب مرا تکان داد... من برای صلح کوشیدم.

من برده داری را برانداختم, به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.

 

مَردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد... او برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم...

 

من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه هایی که بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه ها را به جاهای خود بازگرداندم.

همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه های خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیکره خدایان سومر و اکد را که نَبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود, به خشنودی مردوک خدای بزرگ و به شادمانی و خرمی به نیایشگاه های خودشان بازگرداندم.

بشود خدایانی که آنان را به جایگاه های مقدس نخستین شان بازگرداندم, هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند.

بشود که سخنان پربرکت و نیکخواهانه برایم بیابند.

بشود که آنان به خدای من مردوک بگویند: "به کوروش شاه, پادشاهی که تو را گرامی می دارد و پیرش کمبوجیه, جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار."

من برای همه مردم, جامعه ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.




برچسب ها : گزيده اي از مشهورترين بخش منشور كوروش,

موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران , کوروش کبیر , كوروش بزرگ ,  , 

داستان تاریخی اعدام بابک خرمدین

روز قبل از اعدام،خلیفه با بزرگان دربارش مشورت کرد که چگونه بابک را درشهر بگرداند و به مردم نشان بدهد تا همه بتوانند وی را ببینند.
بنا بر نظر یکی از درباریان قرار برآن شد که وی را سوار بر پیلی کرده در شهر بگردانند
..




برچسب ها : داستان تاريخي اعدام بابك خرم دين,

موضوع :
بابك ,  , 


دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ