منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

حکیم الیاس بن یوسف بن زکی بن موید، ملقب به جمال الدین و مکنی به ابومحمد و معروف به حکیم نظامی گنجوی . از اعاظم شعرای فارسی زبان است..........



این دفتر دانایی این طرفه ره آورد

الهام خدایی است که فردوسی توسی

 

 

 

 

 

                                  براي ديدن ادامه شعر به ادامه مطالب مراجعه نماييد



بخشی ز خاک پاک اهورایی وطن

هنگام جنگ در کف دشمن فتاده بود

ایران به سان مام ز فرزند مانده دور

دلشادی و توان خود از دست داده بود......

 

 

 

 

                         ادامه مطالب مراجعه شود.



 

  • «خدایا، عقیدة مرا از دست عقده‌ام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیدة مخالف ارزانی کن.»
  • «خدایا، به هر که دوست می داری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است، و به هرکه دوست تر می داری بچشان که: دوست داشتن از عشق برتر!»
  • «خدایا، به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن بی همراه، جهاد بی سلاح، کار بی پاداش، فداکاری در سکوت، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، خدمت بی نان، ایمان بی ریا، خوبی بی نمود، مناعت بی غرور، عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت، و دوست داشتن، بی آنکه دوست بداند، روزی کن.»
  • «خدایا، چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم دانست.»




زبان مجموعه ای از نشانه ها و دلالت های وصفی است که از روی قصد میان افراد بشر برای القای اندیشه یا فرمانی یا خبری از ذهنی به ذهن دیگر به کار برود(دکتر خانلری،تاریخ زبان فارسی)

نوع دیگر از وسایل ارتباط ذهنی میان افراد بشر یا خط یا نوشتن است که نخست صورت نگاری بوده مانند هیروگلیف مصری که برای نشان دادن چیزی تصویر آن را میکشیده اند و سپس آن را ساده کرده و به نشانه ای وضعی تبدیل کرده اند مانند خط چینی و خط ابتدایی سومری.سومری ها نگارش تصویری را هفت هزار سال پیش پدید آوردند.مصریان آن را در پنج هزار سال پیش اختراع کردند و آکدی ها آن را بهبود دادند و دیگران آن را برای زبان خودشان اقتباس کردند مانند اقوام هیتی و ایلام و ماد و پارس...




برچسب ها : تاريخچه خط ايران,

پرفسور ایلیف مدیر موزه لیورپول انگلستان:

درجهان امروز بارزترین شخصیت جهان باستان کوروش بزرگ شناخته شده است؛زیرا نبوغ و عظمت او در بنیانگذاری امپراطوری چندین دهه ی ایران مایه شگفتی است.آزادی به یهودیان و ملت های منطقه و کشورهای مسخر شده که در گذشته نه تنها وجود نداشته بلکه کاری عجیب به نظر می رسیده است از شگفتی های اوست.



آيا ميداند : اولين مردماني كه سيستم اگو يا فاضلاب را جهت تخليه آب شهري به بيرون از شهر اختراع
كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه اسب را به جهان هديه كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حيوانات خانگي را تربيت كردند و جهت بهره مندي از آنان استفاده
كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مس را كشف كرد ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه آتش را در جهان كشف كردند ايرانيان بودند..................


نقوش و حجاری ها و نگارگری های به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهنده علاقه و ذوق ایرانیان به هنر موسیقی می باشد.در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالف ها،شکوفایی دوران پیشین خود را از دست داد.ولی به هر حال به حیات خود ادامه داد.این استمرار را می توان در زمان صفویه در بنای کاخ چهل ستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهده کرد.

موسیقی ملی ایران،مجموعه ای است از نواها و آهنگ هایی که در طول قرن ها،در این سرزمین بوجود آمده و پا به پای سایر مظاهر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافته،و بازتابی از خصوصیات اخلاقی،وقایع سیاسی،اجتماعی و جغرافیایی ملتی است که تاریخش به زمان های بسیار دور می رسد.ظرافت و حالت تعمق ویژه موسیقی ایرانی انسان را به تفکر و رسیدن به جهانی غیر مادی رهمون می سازد.

موسیقی ملی ایران،که مبنا و سابقه ای بسیار کهن دارد،شامل شاخه های مختلفی به شرح زیر است:



اقوام اریایی حدود ۵۰۰۰ سال پیش  پا به این سرزمین مقدس نهادند. برای دفاع از این خاک جنگ ها کردند ، شکست ها خورده اند و پیروزی های بزرگ به دست اورده اند

دیاکو بزرگ مرد مادی اولین امپراطوری را در ایران تاسیس کرد و هگمتانه را پایتخت تمدن ایران نمود. سپس کوروش بزرگ امد و با تاسیس سلسله ی هخامنشی بنیانگذار بزرگترین امپراطوری جهان شد و برای مردم شادی را به ارمغان اورد. پس از مرگ اسکندر مقدونی فتوحاتش را بین فرماندهانش تقسیم کردند و ایران سهم سلوکیان شد.

سلوکیان اقوام بیگانه ای بودند که با پا گذاشتن به ایران فرهنگ ایرانی را نابود کرده و فرهنگ یونانی را جانشین ان کردند .در مقابل این ننگ پارت های دلیر ساکت ننشستند و با قیام علیه سلوکیان و پیروزی مقابل انها سلسله ی اشکانی را بنا نهادند. سلطنتی که بزرگمردان زیادی را به خود دید ولی افسوس که به دست افراد بی لیاقت افتاد و سلطنتی که الوده به بی کفایتی ها شود رو به نابودی خواهد رفت.

پس از ان ساسانی ها حکومت بر ایران را در دست گرفتند و در این زمان اتشکده های بزرگی در ایران بنا کردند مردم با رفاه واسایش زندگی می کردند و واقعا ساسانی ها نیز یکی از بزرگ ترین قوم های ایرانی بودنو که توانستند قسمت های بسیار زیادی از ایران را دوباره پس بگیرند، تا اینکه حکومت به دست یزدگرد افتاد. حکومت یزدگرد مصادف شد با مبعوث شدن محمد بن عبدالله به پیامبری.

پس از ان اعراب دستور عمر و با رهبری سعدبن ابی وقاس به ایران حمله کردند . انها بسیاری از کتابخانه ها را اتش زدند و عظمت سلسله ی ساسانی را با یک چشم بر هم زدن نابود کردند.حکومت های طاهری،صفاری،سامانی و ال بویه در ایران امدند و رفتند و دیگر تقریبا اثری از ان عظمت سال های گذشته به چشم نمی خورد. مردم دیگر ان مردم سابق نبودند ،ایران هم دیگر ان ایران قدیم نبود.

اقوام ترک از اسیای مرکزی وارد ایران شدند و به دلیل ضعف حکومت ال بویه توانستند حکومت غزنوی را تاسیس کنند. بعد از ان حکومت سلجوقی به وجود امد و پس از ان خوارزمشاهیان روی کار امدند. حرص و طمع حاکمان شهر های مرزی باعث تحریک مغول های وحشی برای حمله به ایران شد. مغول ها امدند و اخرین اثار باقی مانده از ان عظمت را نابود کردند. بسیاری از مردم را کشتند و شهرها و اتشکده ها را ویران کردند. بعد از ان تیمور لنگ خونخوار پادشاه ایران شد و حکومت تیموری به وجود امد.حکومت ترک ها در ایران پایان یافتنی نبود و این بار شاه اسماعیل صفوی سلسله ی صفویان را تاسیس کرد و پذیرفتن مذهب شیعه را برای مردم اجبار کرد و اختلاف شدید بین شیعه و سنی را بین مسلمانان ایرانی به وجود اورد.کل حکومت صفویان توام بود با بی رحمی به طوری که می گویند شاه اسماعیل با جمجمه ی یکی از اسرا برای خود کاسه ی شراب درست کرده بود. 

پس از صفویان نادر شاه افشار روی کار امد و با دلاوری های خود و لشکریانش توانست بخشی از ان عظمت از دست رفته را به ایران بازگرداند ولی افسوس که در دوران پیری دچار جنون شد و جنون وی باعث خیانت برخی از اطرافیانش به وی شد.پس از مرگ نادرشاه بزرگ، کریم خان زند روی کار امد و سلسله ی زندیه را بنا نهاد.ایران در دوره ی وی روزهای ارامی داشت تا اینکه کریم خان در گذشت و لطفعلی خان زند جانشین وی شد.

 

 

لطفعلی خان جوان با لیاقتی بود که توسط اقا محمد خان قاجار به طرز فجیهی کشته شد و حکومت قاجار به دست اقا محمد خان قاجار که از زندی ها کینه به دل داشت تاسیس شد.با تاسیس سلسله ی قاجاریه سال های نکبت باری درانتظار ایران کهن بود.

قاجارهای خوشگذران برای رفع نیازهای خود بسیاری از خاک ایران را به شوروی فروختند. در این سال ها دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی کشور به اوج خود رسیده بود تا اینکه رضاخان پهلوی به وسیله ی همین افراد به سلطنت رسید و سلسله ی پهلوی در ایران تاسیس شد. رضا خان اقدامات مثبت و منفی زیادی در کشورانجام داد ولی ان طور که بیگانه ها می خواستند حکومت نمی کرد پس به دست همان افرادی که قدرت را به وی داده بودند برکنار شد و محمد رضا پهلوی جانشین او شد. حکومت محمد رضا پهلوی هم مدت زیادی طول نکشید





برچسب ها : نگاهي اجمالي به تاريخ ايران,

نخستين پادشاه گيتي

نخستين پادشاه گيتي بر اساس گفتار شاهنامه كيومرث بود:

 پژوهنده نامه باستان            كه از پهلواني زند داستان

 چنين گفت كاين تخت و كلاه        كيومرث آورد كو بود شاه

كيومرث نخستين پادشاه گيتي در كوه ها براي خود جايگاه محكمي ساخت و در حالي

كه جامه اي از پوست پلنگ پوشيده بود به مردم نيز جامه پوشاند................




برچسب ها : پادشاهان افسانه اي,

موضوع :
تاریخ ایران ,  , 

زرتشت و پیروانش می خواستند روش کشاورزی و شهرنشینی را جایگزین شیوه دیرینه یعنی طریق بیابانگردی و شکار نمایند . کشاورزی لازمه اش،استقرار در مکانی معین بود که تمدن و فرهنگ را به وجود می آورد.
زرتشت،در مورد خیر و شر مردم شیوه بی طرفی پیشه نکرد و با تمام قوا در اشاعه راستی و آیین نیک،پیکارگر بود.از مزدا می طلبد تا در پرتو آن،بر دشمنان و دروغ پرستان پیروز شود.وی از گروه مخالفان،با عناوینی چون:راهزنان،دروغپرستان و دیو یسنان یاد می کند و آرزویش آن است که.............



 


 

 

من ايراني ام ن‍‍ژادم آريايي است  

 

 

 

در قلبم گوهران گران بهايي است

گوهري چون شاهنامه

 

 

 

زاييده ي ابوالقاسم پاك جامه

دُر ديگر غزليات حافظ

 

 

 

كه نشان دارد از فرهنگ شامخ

 

 

 

بعد از اين بوستان سعدي  

 

 

 

كه چون گلستانش آفريده فخري

چون رسم به رباعيات خيام

 

 

 

دلم آكنده است از شور دو چندان

 

 

 

به يادم آمد اكنون منشور كوروش

 

 

 

  كه تا حال از آن ياد مي شود خوش

 

 

 

كنون گويم ز انوشيروان عادل

 

 

 

 كه با عدلش جهانش بود سالم

 

 

 

رسم به آن پهلوان،رستم دستان

 

 

 

كه نبود باكش ز ديو و ددان

 

 

 

دارم من در دل آتش زردشت

 

 

 

كه در دم نابود كند دد و گرگ

آري اي دشمن بد انديش 

 

 

 

بدان گوهرانم هستند زين بيش

 

 

 

ولي با تو گفتم قطره اي زان

 

 

 

تا بداني برايشان دهم جان

اميد اينكه باشد جانمان

تهي از دشمن و آكنده از يارانمان




برچسب ها : گوهران جانم,

حکایت آن اعرابی که سگ او از گرسنگی می مرد و انبان او پر نان و بر سگ نوحه می کرد و شعر می گفت و می گریست و سر و رو می زد و دریغش می آمد لقمه ای نان از انبان به سگ  دادن


آن  سگی  می مرد   گریان   آن   عرب            اشک می بارید می گفت ای کرب

سایلی بگذشت وگفت این گریه چیست          نوحه و  زاری  تو  از  بهر   کیست

گفت   در ملکم   سگی   بد  نیک   خو            نک  همی  میمیرد  میان   راه   او

روز   صیادم   بد   و   شب      پاسبان             تیز  چشم  و صید  گیر  و   دزدران  

گفت رنجش چیست زخمی خورده است         گفت  جوع الکلب زارش کرده است

گفت   صبری  کن  بر این  رنج و حرض             صابران  را  فضل  حق بخشد عوض

بعد از ان گفتش که   ای    سالار  حر             چیست  در  دستت  این   انبان  پر  

گفت  نان  و  زاد  و  لوت   دوش    من             می کشانم     بهر    تقویت    بدن

گفت چون ندهی بدان سگ نان وزاد               گفت  تا  این  حد  ندارم  مهر  وداد

دست  ناید  بی  درم  در    راه    نان               لیک  هست  آب  دودیده   رایگان

گفت خاکت  بر  سر ای پر باد مشک               که  لب  نان پیش  تو بهتر ز اشک

اشک  خونست  به  غم  ابی   شده               می نیرزد   خاک  خون     بیهوده

کل خود را خوار کرد او  چون    بلیس              پاره این کل نباشد  جز  خسیس

من غلام  انک     نفروشد       وجود               جز  بدان  سلطان  با  افضال و جود

چون   بگرید   اسمان   گریان   شود              چون   بنالد   چرخ یارب خوان شود

من غلام ان   مس   همت     پرست             کو  به  غیر  کیمیا  نارد    شکست

دست   اشکسته   بر  اور   در  دعا               سوی  اشکسته   پرد     فضل خدا

گر  رهایی   بایدت  زین  چاه   تنگ               ای برادر   رو  بر آذر    بی درنگ        

مکر  حق  را  بین  ومکر  خود بهل               ای  ز  مکرش  مکر   مکاران   خجل

چونک  مکرت  شد  فنای  مکر رب                بر گشایی   یک    کمینی بو العجب

که کمینه ی  ان   کمین   باشد   بقا                تا  ابد  اندر       عروج      و    ارتقا

                                                                           (مولوی)




برچسب ها : حكايتي از مولوي,

مغان ايراني و هيپنوتيزم: براي نخستين بار مغان ايراني و مرتاض هاي هندي نزديك به4000سال پيش از ميلاد با روش هاي شناخت تمركز به روش هاي خود هيپنوتيزم دست يافته بودن.در ايران باستان مغان كارهاي روحاني درماني را اداره ميكردند.

 

 

در اين ميان ميتوان به ماني كه هيپنوتيزوري ماهر و افزون بر آن پزشك و روحاني هم بود اشاره كرد.پايه هاي طب مانوي مي تواند يكي از كهن ترين روش هاي طبي بومي،سنتي مرسوم در روزگار گذشته بوده باشد.در زمان گذشته پس از زلزله اي در ناحيه ي(تورفان تاجيكستان)غار نهفته اي آشكار شد كه در آن يك كتابخانه ي بزرگي از زمان و آيين ماني به دست امده كه تنها درباره ي هيپنوتيزم و روان درماني آگاهي هاي فراواني را به دست داد.

 

 

ماني كه بود؟:ماني از بزرگ زادگان ايراني بوده و مادرش از خاندان اشكاني است.ممكن است (فاتك) پدر ماني نيز از همين دودمان باشد.فاتك كه از مردم همدان بود،به بابل كوچيد و ماني نيز در همان جا در سال 215يا216ميلادي،زاده شد.در كودكي بر پايه آيين پدري به آيين مغتسله(كساني كه خود را مي شويند)،تربيت يافت.به اين گونه،ماني با انديشه ها و آداب و رسوم آيين هاي عرفاني بين النهرين بزرگ شد.ماني پس از فرا گرفتن دانش هاي زمان خود و پس از اين كه از دين هاي زمان خود مانند زرتشتي و مسيحي و آيين هاي گنوسي،به خصوص مسلك(ابن ديصان)و(مرقيون)آگاهي يافت،منكر مذهب مغتسله شد.ماني آيين زرتشت را مطالعه كرد پس انگاه هند را زير نهاد و با بودا آشنا شد.

 

 

خلسه ي هيپنوتيزمي:بر پايه ي كتاب ها و آثار مانويان،پروفسور آرتور كريستن سن در كتاب ايران در زمان ساسانيان به گزارش جلسه اي مي پردازد كه ماني يكي از شاهزادگان ساساني را در يك خلسه ي هيپنوتيزمي،با زماني بلند و دراز،همراه با شهود و براي تشديد ايمان قرار داده است،كه يك روان درماني شگفت انگيز به حساب مي آيد.

مهر شاه،دشمن فرستاده ي خدا(منظور ماني است)بود.باغي بسيار با شكوه و پهناور داشت كه بي همتا بود.ماني به نزد مهر شاه رفت كه در باغ بزمي شگرف آماده كرده بود.شاهزاده به ماني گفت:آيا در بهشتي كه به آن مرا مي خواني باغي چون باغ من هست؟ آنگاه ماني از ناباوري و بي ايماني شاهزاده آگاه شد و به نيروي خويش،بهشت نور را با همه ي ايزدان و موجودات رباني و همه ي شعادت و بهجت جناني را به وي نمود.در اين زمان شاهزاده بيهوش بود و اين حال سه ساعت به درازا انجاميد.پس ماني دست بر سر او نهاد تا به هوش آمد.آن چه ديده بود به ياد داشت،چون برخاست به پاي ماني افتاد و دست راست او را در دست گرفت.



  ايران زيباي من،هر وقت به كوه هاي زيبا وبلند تو مي نگرم تصوّر مي كنم در آن دارم قدم مي زنم وزيبايي تو را تحسين مي كنم.ايران،وطن من است كه مردمي مهمان نواز و مهربان دارد.بناهاي زيبايش مانند:سي وسه پل،تخت جمشيد،   عالي قاپوو...نشان دهنده ي اين است كه معماران ايران در قديم نيزاستعدادهاي زيادي داشتند.

·       ايران من،به قدري تو را دوست دارم كه اگر حتي بزرگترين اقيانوس دنيا را هم در نظر بگيريم باز هم كم است.من حاضرم جانم را فداي ايران ،كشورم كنم.

·       ايران فرزنداني زرنگ وفعال دارد كه همه براي آباداني اش مي كوشند.

 

 

((من نيز تلاش مي كنم تا براي كشورم فرد مفيدي باشم))




برچسب ها : ايران زيباي من, ايران؟, ,


دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ