منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

در جنوب دره خرم آباد و نزديك غار كنجي بر يك صخره منفرد و كوچك موسوم به پاگر Pagar كه ارتفاع آن از سطح زمين هاي اطراف حدود 125 متر مي باشد . در شرق ارتفاع پناهگاه كوچك ارجنه قرار دارد . اخيراً دامنه باختري آن محل گورستان ماسور و دهات اطراف شده است .

ويژگي پناهگاه در آن است كه , « هيچ وقفه و فاصله اي بين آثار دوران پارينه سنگي ميانه و پارينه سنگي جديد مشاهده نمي گردد و اين وضعيت بيانگر اين نكته است كه تحولات در نوع ادوات و زندگي در منطقه زاگرس تدريجي بوده است . » متأسفانه به علت اضطرابي كه در لايه هاي باستاني اين پناهگاه وجود داشته تعيين لايه هاي مختلف و رابطه آثار دوران موسترين و « برادوستين » baradostian به طور دقيق امكان پذير نبود . ( فرهنگ برادوستين در حدود سي و سه هزار يا سي و شش هزار يا احتمالاًسي و هشت هزار سال پيش وجود داشته است ؛ تاكنون در حدود 6 اجتماع دوران برادوستين مشخص گرديده كه 5 محل در ايران و يك عدد در عراق واقع گرديده است . اصطلاح برادوستين ابتدا توسط پروفسور سولكي بر اساس غار شايندر در كوه هاي بره دوست شمال عراق نامگذاري شد .) در بعضي از غارهاي ايران همچون ارجنه و وارواسي نزديك كرمانشاه , غار خر در بيستون , وقفه و فاصله بين آثار و اجتماعات انسان دوران ديرينه سنگي ميانه و فوقاني مشاهده نمي گردد .

غار قمري Ghamari cave « اين غار در غرب و در سينه سفيد كوه , مشرف به شهر خرم آباد واقع شده و سطح داخل غار بيش از دويست متر مربع و طول راهروي انتهاي آن زياد است و تا كنون شناسائي نشده است .» دهانه آن رو به شرق و مشرف به گرداب سنگي است . اين گرداب « سرابي است فصلي كه از بهار تا اوايل پائيز آب زلال و گوارائي از آن خارج مي شود . هر گاه نزولات بيشتر باشد , آب در گرداب سنگي تا اوايل زمستان جريان دارد . آبدهي گرداب سنگي در سال آبي حداقل 6 ليتر در ثانيه و حداكثر 614 ليتر در ثانيه و متوسط آن 233 ليتر در ثانيه است .» آثار بررسي شده در غار قمري شامل بقاياي ادوات سنگي دوران موسترين در يك ترانشه 2*2 جمع آوري شد و همچنين بقاياي استخوان حيوانات نيز كه به سختي پوسيده شده بود , در اينجا مشاهده گرديده است .

 

 

به نظر مي رسد كه گروه كوچكي از شكارچيان در دوران موسترين در دره خرم آباد زندگي مي كردند و از آنها آثاري در اين غارها و پناهگاه ها به دست آمده است . ولي بقاياي آثار آنها در قسمت هاي غربي اين دره كه غارهاي مناسبتري براي زندگي داشته مشاهده نمي گردد و آثار دوران هاي بعدي در آنها وجود دارد . آثار و ادوات متعلق به دوران موسترين كه در دره خرم آباد به دست آمده كاملاً شبيه و قابل مقايسه با آثاري است كه بوسيله دكتر هاو H owe در منطقه كرمانشاه در غارهاي وارواسيWarwasi و كبهKobeh بوسيله دكتر سولكيSoleki در شايندر عراق به دست آمده است . روي هم رفته قدمت اين آثار ( تمدن موستري دره خرم آباد بوسيله آزمايش كربن 14 در غار كنجي چهل هزار سال و غار شانيدار عراق 46900 تا 50000 سال تعيين شده است .

 

 





برچسب ها : پناهگاه سنگی گر ارجنه, خرم آباد ,

موضوع :
پناهگاه هاي صخره اي ايران ,  , 

اطلاعات ما از ما قبل تاریخ ایران بسیار کم و نارساست.نقشه تحقیقات باستانشناسی مربوط به هزاره‏های پنجم و چهارم و سوم پیش از میلاد شامل مناطق غربی ایران است.خراسان و یزد و کرمان و بلوچستان در روی نقشه‏ها سفید است و فقط تل ابلیس در جنوب کرمان مورد بررسی‏ قرار گرفته.آثار تمدن ماقبل تاریخ در سیلک و تپه حصار و تپه تورنگ و تپه ژیان یافت شده ولی‏ در کرمان و بلوچستان تفحصی انجام نگرفته است.عدم تفحصات علمی در این مناطق شرقی‏ باعث فرضیه‏های گوناگون از لحاظ نوع زندگی ماقبل تاریخ در فلات ایران گشته است و با وجودی‏ که آثار فرضیه‏های گوناگون از لحاظ نوع زندگی ماقبل تاریخ در فلات ایران گشته است و با وجودی‏ که آثار ماقبل تاریخ معتبری در سیستان و در اطراف بمپور پیدا شده چون امتداد تمدن در مکان و استمرار آن در زمان مطالعه نگشته بناچار نتیجه‏گیری کافی بعمل نیامده است.سرآغاز تاریخ ایران‏ را از آمدن ماد و پارسها بفلات ایران گرفته‏اند.راههای وصول تمدن آریائی را بفلات ایران از شمال‏ غربی(مغرب دریاچه رضائیه)و جنوب غربی(جلگه‏های خوزستان)دانسته‏اند و باشک و تردید از راهی احتمالی از منطقه گرگان بداخله فلات نام برده‏اند.تمام این فرضیه‏ها از عدم کاوش کافی‏ و نتیجه‏گیریهای غلط سرچشمه گرفته و اگر در نواحی مشخصی جدا و دور از هم آثار تمدن متشابه‏ دیده شود باید ارتباط این تمدن را برقرار کرد.تپه سیلک کاشان یا تپه حصار دامغان یا تورنگ‏ تپه گرگان هیچ موقع جغرافیائی مناسبی از لحاظ جلب و تمرکز جمعیت ندارند و باید آثار و بقایای این تمدن بطور کاملتری در نواحی شرقی ایران دیده شود.

حاشیه‏های دشت لوت از لحاظ کاوشهای باستانشناسی مناطقی بسیار جالب است زیرا عوارض‏ طبیعی که جبر طبیعت باشند مناطق مسکونی را محدود نموده‏اند.انتشار تمدن شمالی(منطقه‏ خراسان و ترکستان)بطرف دریاهای جنوب یا بالعکس باید از طریق صحراهای لوت مرکزی‏ انجام گیرد.انتشار تمدن غرب ایران از بین الهنرین و خوزستان بطرف شرق(اگر فرضیه صحیح‏ باشد)باز باید از حاشیه‏های صحرات لوت بگذرد و باین جهت قبل از شروع سفر تحقیقاتی مزبور امید کامل بود که در اطراف دشت لوت در حاشیه واقع بین حوضه مرکزی و کوههای اطراف باثار تمدن معروفی برخورد نماییم.تصور ما بزودی بحقیقت نزدیک شد در جنوب شهر شهداد در ضمن‏ بررسی زمینهای کویری و یافتن آثار کلوت به تپه‏های منفرد کلوت رسیدیم.زمینهای کلوت که‏ از تشکیلات دریاچه‏ای شور و مواد آبرفتی سطح زمین است بواسطه وزش بادهای سخت در زمان‏ های طولانی شکافهائی یافته و در داخل این شکافها در وسط گل کویری کلوت که منشاء پیدایش‏ جدیدی دارد اشیاء سفالی و برنزی دیده شد.چون مراد از این سفر تحقیقات باستاشناسی وسیع‏ نبود کاوش عمده‏ای در محل انجام نشد ولی با تفحص ناحیه معلوم گردید که این منطقه‏ مسکونی قدیمی چندین کیلومتر طول و عرض دارد و چون با وجود شرائط طبیعی منطقه که اجتماع

کوچکی نمی‏تواند در این محل پدید آید باید فرض کرد که این آثار تمدن متعلق بشهر قدیمی است‏ مقداری ظروف سفالی قرمزرنگ کوزه سالم و سفالهای منقش با نقوش هندسی و ابزارهای فلزی‏ و ظرف برنزی و پیاله برنزی بدست آمد.مطالعات مقدماتی که درباره این ظروف در گروه‏ باستان‏شناسی دانشکده ادبیات بعمل آمد معلوم کرد که سفالها متعلق به هزاره سوم و دوم قبل‏ از میلاد است.

آنچه در مورد کشف مزبور اهمیت داشت این بود که این آثار در لای تشکیلات رسی‏ و نمکی که لوت را ساخته‏اند دفن گردیده یعنی پیدایش کویر و لوت حتی در زمانهای تاریخی انجام‏ میشود و شاید اولین تمدن انسانی در نتیجه لوت شدن زمین از بین رفته باشد.بازدید موقع‏ جغرافیائی محل و وضع سالم آثار تمدنی نشان می‏داد که بعلت پیش آمدی ناگهانی این تمدن‏ از بین رفته.علائم جریان آب در حاشیه لوت حاکی از پیدایش سیلهای بسیار خطرناک و ناگهانیست‏ با وجود باران کم در داخله کلوت در دشتهای اطراف مسیلهائیست که زمانی آب بخود دیده و آب‏ فراوانی از این مجاری جریان یافته است و همین جریان شدید آب باعث شست و شوی زیاد زمین‏ و ته نشستن مواد کویری در حاشیه اطراف کویر است.شاید بر اثر بروز سیل عظیمی که گل و نمک‏ و گچ کویری همراه داشته شهر مزبور بکلی از بین رفته و در داخل کلوت دفن شده باشد.نمونه‏ این اتفاق امروز هم ساکنان اطراف لوت را تهدید مینماید و شهرهائیکه در کنار رودها قرار دارند (مثل شهداد)بوسیله حفر مجرائی زیرزمینی آب مورد نیاز را از رود میگیرند و هیچگاه بطور مستقیم‏ از مجرای رود برای آبیاری استفاده نمی‏کنند و میگویند اگر نهرهای رود مستقیما از کنار شهر بگذارند سیل ممکن است شهر را نابود کنند.

در آبادی کشیت 22 فرسخی جنوب شهداد همین وضع وجود دارد و در بالای کشیت،آبادی‏ دیگریست باسم پشو که در پائین آن آثار تمدنی فراوان دیده میشود و عجیب اینکه در این محل‏ آثار و مجاری آب قدیمی فراوان است.در داخله دشت لوت در پای یکی از تپه‏های لوت که امروز بیش از 100 کیلومتر از هر محل مسکونی دور است باز آثار سفال قدیمی بدست آمد که بر اثر مرور زمان‏ و وزش بادهای سخت لوت دانه‏های ریز ماسه در داخل سفال رسوخ کرده و سفال را سنگی نموده‏ است.در مرکز دشت لوت در شمال چاله معروف به زنگی احمد جائیکه هیچ اثری از آب آبادانی‏ و زندگی نیست آثاری بشکل بنای مخروبه برجی شکل دیده شد که در پای آن بقایای سفال‏ و شیشه‏های رنگی شکسته وجود داشت و چون فرصتی نبود کاوشی در آنجا بعمل نیامد.

بطوریکه میدانیم در جنوب دشت لوت نیز آثاری از این بناهای مخروبه هست که کسی را از قدمت و علت وجود آنها اطلاعی نیست اما افسانه‏های محلی و حکایاتی که در کتب جغرافی‏ نویسان مسلم دیده میشود مؤید این نظریه است که پیش از اسلام مراکز جمعیتی بزرگی در دشت

لوت وجود داشته و افسانه شهر لوت باین علت رواج یافته است.در کتب قدیمی و یادداشت‏ مسافرانی که از دشت لوت گذشته‏اند غالبا بحث از آثار مخروبه شهر لوت است که هریک آنرا در محلی قرار میدهند و حتی در نقشه‏ها هم اسمی از آن میبرند.جاهائیکه از شهر لوت یاد شده تپه‏ها و برجهای ستونی شکل است که در نتیجه فرسایش باد پیدا شده و از دور شباهتی بشهری خراب‏ دارند ولی شاید حقیقت این باشد که در پیش شهر لوتی وجود داشته و از بین رفته و در اذهان اسمی‏ از آن بجا مانده و بعدها برای مشخص داشتن آن هرجا اشکال کلوت مخروبه دیده شده آنرا شهر لوت‏ گفته‏اند.

برنامه تحقیقات باستانشناسی در منقطه لوت باید بطرز موثری دنبال شود.مراد از این‏ تحقیقات کاوشهای کامل باستانشناسی نیست که عمل آن با برنامه تحقیقاتی مورد نظر مغایرت‏ دارد این تحقیقات باید بوسیله گمانه‏های متعدد در جاهای گوناگون تا جائی دنبال گردد که بتوان‏ از آنها نتایج علمی گرفت و اگر با آثار باستانی با ارزش برخورد افتاد از اداره کل باستانشناسی تقاضای‏ کاوشهای وسعیتری بعمل آید.بواسطه گرمی هوای منطقه و اشکال وسائل آمد و شد این کاوشها در مواقع مخصوص سال انجام میشود.بهار و پائیز فصل مناسبی است و بهتر است با کسب اجازه‏ و یا همکاری اداره کل باستانشناسی هرچه زودتر هیأت باستانشناسی طرح مزبور عازم منطقه‏ گردند.




برچسب ها : باستان شتاسي كوير لوت,

موضوع :
بيابان ها و كوير ها ,  , 

 

 

 

نام انگلیسی:  Kyasar national park   

 

 

نام فارسی :  پارک ملی کیاسر 

 

 

موقعیت جغرافیایی  

اثر طبیعی ملی لاله واژگون با مساحتی بالغ بر380هکتار در سال 1375طی مصوبه شماره 150 مورخ 27/11/75شورایعالی محیط زیست به مجموعه مناطق تحت مدیریت سازمان پیوست.

موقعیت جغرافیایی:
این اثر با 3554657 تا 3556614 عرض جغرافیایی و 438183 تا 440971 طول جغرافیایی در بخش فارسان استان چهار محال بختیاری واقع گردیده است.

ویژگیهای منطقه:
لاله واژگون گياهي چند ساله با گلهاي بسيار زيبا از خانواده سوسن است . گلدهي لاله هاي واژگون در ماه ارديبهشت میباشد و هر ساله هزاران نفراز مردم علاقمند را به تماشا از نقاط دور و نزديك استان و خارج از استان به سوي خود جلب مي نماید. از مهمترین گونه های گیاهی به غیر از لاله واژکون میتوان از کرفس کوهی واز گونه ها-ی جانوری میتوان از کل و بز و پلنگ نام برد.

 

 

 

 

گویند این گل در آن زمان که گلوی سیاووش پاک‌نهاد با تیغ تیز گرسیوز خونریز، آن پلید دژخیم بدنهاد، آشنا می‌شد، شاهد ماجرا بود. از پس آن اندوه، گلگونه رخ، سر به زیر افکند تا آرام آرام اشک بریزد بر بیگناهی سیاووش.
گل لاله واژگون با نام علمی (Fritillaria) گیاهی است دیدنی که در هوای لطیف مرغزارهای سرسبز کوهسارهای سربلند و مغرور ایران‌زمین می‌روید. جای‌جای این خاک گهرخیز هنرزا، سرشار از دیدنی‌هایی است که در پهنه‌سار گیتی اگر یگانه نباشد، کمیاب و نایاب است.
در پاوه و اورامانات هم به این گل اشک سیاوش می‌گویند. لاله واژگون در نقش‌ سرستون‌هاي ساساني‌ها هم در موزه طاق بستان در كنار نقش پادشاه ساساني ديده مي‌شود.
یکی از جایگاه‌های رویش این گیاه زیبا، گلستان‌کوه در نزدیکی خوانسار است که این یادمان بیگناهی سیاووش را در دل خود برای آیندگان پاس داشته است. از پس زمستان با سرمای دلنشین و برف فراوان، آنک در بهار و درآغازین روزهای اردیبهشت، که ایران بهشت گیتی می‌گردد و خاکش رشک فردوس برین، سراسر گلستان‌کوه سرشار از گیاهان خوشبو و سودمندی، مانند آویشن و موسیر و گون است که هرکدام داروی بیماری و درمان دردی هستند.
دانشمندان دوازده‌هزار نوع گونه گیاهی را در ایران شناسایی نموده‌اند، که حدود پانزده درصد آن منحصر به ایران بوده و در هیچ کجای جهان، به طور طبیعی رشد و نمو ندارند. اين گياه نخستين بار در سال 1576 ميلادي به وسيله جهانگردان اروپايي از ايران به اتريش برده شد و در باغهاي ثروتمندان و خاندان سلطنتی پرورش يافت. ازسده 19 ميلادي كشت آن در هلند نيز رواج يافت. نكته جالب توجه و تاسف‌بار اينكه در ايران بيش از 170 گونه لاله به طور طبيعي رشد و نمو مي‌كند، حال آنكه هلند به سرزمين لاله‌ها مشهور است. ارتفاعات لرستان و بختیاری و بخش‌هایی از مناطق همجوار این دو استان عمده ترین رویشگاه لاله‌های واژگون هستند
در کنار دیدن این لاله‌های بی‌مانند، سرچشمه زیبا با درختان کهنسال تناور و عسل بسیار گوارا و سودمند خوانسار را فراموش نکنید.
 

 

لاله‌های واژگون یکی از ۱۲ هزار گونه گیاهی شناسایی شده در کشور است که زیباییی آنها نفس را در سینه حبس کرده و کمتر کسی است که آرزوی دیدن آنها را در آغازین فصل سال نداشته باشد.
بیش از ۱۵ درصد گونه‌های گیاهی ایران منحصر به فرد بوده و به عبارت دیگر در هیچ کجای دنیا به صورت طبیعی رشد و نمو نمی‌کنند.
لاله‌های واژگون نیز یکی از گیاهان مشهور ایران است که موسم گل‌دهی و جلوه‌گری آن فرا رسیده است.
در میان لاله‌های ایران، لاله واژگون از شهرت و زیبایی منحصر بفردی برخوردار است و همه ساله عده‌ای برای تماشای این جلوه طبیعی کم نظیر راهی دامنه های زاگرس می‌شوند.
گلستان کوه در خوانسار، ارتفاعات اشترانکوه لرستان و کوه‌های صمصامی در چهار محال و بختیاری بیشترین انبوهی از این گلها را در خود جای داده اند.
این گل در ارتفاع ۱۵۰۰ متر بالا پراکنش دارد و تحت تاثیر دمای هوا از اوایل بهار در نواحی شمالی زاگرس و در نزدیکی خوانسار شروع به شکوفایی می‌کند و در مناطق جنوبی در اواسط تابستان به گل می‌نشیند.
لاله واژگون که با نامهای لاله سرنگون و اشک مریم نیز شناخته می‌شود، ۱۲۰ سانتیمتر از سطح زمین ارتفاع دارد.
این گیاه با گلهای زنگوله‌ای درشت به رنگ نارنجی مایل به قرمز به طرز زیبایی از داخل بانوشگاه‌های سیاه رنگ روی زمینه سفید آرایش یافته‌اند.
این گل سازگاری زیادی با دامنه های سنگلاخی و صخره‌ای دارد و در صورت عدم تخریب به واسطه دام و انسان حتی ۱۰ هزار شاخه از آن را در یک دشت می‌توان مشاهده کرد.
چرای احشام، تخریب زیستگاه برای ایجاد اراضی کشاورزی، برداشت مستقیم این گیاه و عرضه به بازار مهم‌ترین عوامل تهدید لاله های واژگون است.
این گیاه نخستین بار در سال ۱۵۷۶ میلادی به وسیله جهانگردان اروپایی از ایران به اتریش برده شد و در باغهای افراد ثروتمند پرورش یافت.
شیوه پرورش لاله واژگون در باغها و گلخانه‌ها در سطح وسیعی از اروپا رواج دارد در حالی که این گل در فلات ایران به طور طبیعی رشد و نمو می‌کند و این مساله ضرورت حفاظت این گونه گیاهی در ایران را بیش از پیش می‌کند.
برخی محققان معتقدند، گل لاله ابتدا از ایران به قسطنطنیه برده شد و بوس بکیوس سفیر امپراتور روم بذر لاله را از قسطنطنیه به وین انتقال داد. پس از آن اروپاییان با این گل زیبا آشنا شدند و از قرن ۱۹ میلادی کشت آن در هلند نیز رواج یافت.
نکته جالب توجه اینکه در ایران بیش از ۱۷۰ گونه لاله به طور طبیعی رشد و نمو می‌کند، حال آنکه هلند به سرزمین لاله‌ها مشهور است.




برچسب ها : لاله واژگون - چهار محال و بختیاری,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

 

نام انگلیسی:  Tar & Havir lakes  

 

 

 

نام فارسی :  دریاچه تار و هویر

 

 

موقعیت جغرافیایی  

دریاچه‎های زمین‎ساختی تار و هویر در 30 کیلومتری خاور شهرستان دماوند از جمله دریاچه‌های آب شیرین کوهستانی هستند. این دریاچه‌ها در ارتفاع بیش از 2900 متر از سطح دریا قرار دارند و راه ارتباطی آنها، جاده ماشین روی دماوند - دریاچه تار است. این دو دریاچه در فاصله حدود 500 متری از یکدیگر قرار دارند. بیشترین درازای دریاچه تار 1/3 کیلومتر و میانگین پهنای آن 400 متر و درازی دریاچه هویر حدود 900 متر و میانگین پهنای آن 150 متر است.

 

دو دریاچه روی هم نزدیک به 0/7 کیلومترمربع وسعت دارند. سرشاخه آب‎هایی که به این دریاچه‎ها می‎ریزند، چشمه‎ساران کوه‎های قره‎داغ، سیاه‎چال و شاه‎نشین در شمال و آبراهه‌های فصلی از جنوب است که قسمتی ازآب آنها وارد دریاچه‎ها می‎شود و قسمتی دیگر، آب رود‎های تار و هویر را تأمین می‎کنند. تیپ شیمیایی آب دریاچه تار، بر اساس مطالعات از نوع کلسیم، منیزیم، کربنات است.دریاچه‌های تار و هویر روی محور چین دار میان دو رشته کوه قره داغ (کوه دوبرار) در شمال و کوه زرین در جنوب واقع شده‌اند. سطح آب آنها در فصل های گوناگون سال متغییر است. این منطقه دارای آب و هوایی کوهستانی است و برای تفریحات آبی از جمله شنا و قایقرانی و ماهیگیری مناسب است.

 

موقعیت جغرافیایی منطقه‌ای که دریاچه تار در آن واقع است به گونه ای است که گرداگرد آن را با فواصل متفاوت کوه‌هایی در بر گرفته که از سطح دریاچه بین 50 تا 500 متر ارتفاع دارند. وجود این ارتفاعات در کنار یکدیگر بدون آنکه دره‌ای آن را شکافته باشد موجب پیدایش گودالی شده است که دریاچه تار در آن تشکیل شده است. دریاچه تار در جهت شمالغرب به جنوب شرق امتداد یافته و طول آن حدود 250 متر و عرض آن حدود 150 متر می‌باشد. آب دریاچه بسیار سرد می باشد و البته به دلیل شیرین بودن سنگینی آن احساس می شود. این دریاچه ها در مدخل کوه و در ارتفاع 3230 متری قرار دارند و سطح آب آنها در فصل های گوناگون سال متغییر است.
کوه دوبرار  در کنار دو دریاچه تار و هویر ، یا به عبارتی جدا کننده این دو دریاچه از هم است.

 

در اطراف دریاچه هیچ گونه پوشش جنگلی و درخت وجود ندارد و بادهای غربی سرد همیشه در تار می‌وزند. در ایامی نه چندان دور آویشن‌های فراوانی در منطقه وجود داشته که به خاطر فرسایش شدید دیگر اثری از آنها باقی نمانده است. در باره چگونگى تشکیل این دو دریاچه، زمین‎شناسان (اشتال، 1897، آلنباخ، 1972، شهرابى، 1373) دیدگاه یکسانی دارند. شواهد زمین‎شناسى پیرامون دو دریاچه سبب شده تا آنها بر این باور باشند که در شکل‎گیرى دو دریاچه، عملکرد توأم راندگى مُشا – فشم (آبیک، فیروزکوه، شاهرود) و کوه لغز پهلوى جنوبى دریاچه (زرین‎کوه) نقش اساسى داشته‎اند. بدین‎سان که حرکات جوان این راندگى در زمان کواترنر، سبب رانش به نسبت بزرگى از زرین‎کوه (رشته کوه‎هاى جنوب دریاچه) شده و با ایجاد پشته‎اى به بلنداى بیش از 50 متر، سدى طبیعى در برابر روان آب‎هاى سطحى ایجاد و شرایط لازم براى انباشت آب فراهم آمده است. تیپ شیمیایى آب دریاچه تار، بر اساس مطالعات (لوفلروین، 1950) از نوع کلسیم، منیزیم، کربنات (3 –  MgCO 3 (CaCO است.

 

 

 

راه های دسترسی به دریاچه

 

1- شهر دماوند، آبادی چنار عربها، جاده معدن، آخر جاده خاکی، دریاچه تار.

2- از طریق جاده ای که از راه تهران – فیروزکوه و نقطه 98 کیلومتری آن یعنی دلیچای منشعب شده و از روستاهای یهر، لی پشت، مومج، دهنار و هویر عبور کرده و در 28 کیلومتری به دریاچه تار رسیده و از ضلع جنوبی آن عبور کرده به جاده ای که از طریق دماوند به دریاچه منتهی می شود متصل می گردد.

3- شهر دماوند، جاده فیروزکوه، جاده آسفالته آبادی آرو ادامه جاده خاکی، از آبادی آرو که رد شدید و پل دلیچای و دهنار را رد کردید به دریاچه هویر می رسید.




برچسب ها : دریاچه تار و هویر, دماوند ,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

نام انگلیسی:  Sosan Sefid   

 

 

نام فارسی :  سوسن سفید 

 

 

موقعیت جغرافیایی  

اثر طبیعی ملی سوسن سفید با مساحتی بالغ بر 6/0 هکتار در سال 1355طی مصوبه شماره 71 مورخ 6/5/55 شورایعالی محیط زیست به مجموعه مناطق تحت مدیریت سازمان پیوست.

موقعیت جغرافیایی:
این اثر با 4061010 تا 4066290 عرض جغرافیایی و 392825 تا 393768 طول جغرافیایی در داماش از توابع شهرستان رودبار و در استان گیلان واقع گردیده است.

ویژگیهای منطقه:
این اثر رویشگاه و ذخیره گاه ژنتیکی گیاه کمیاب و منحصر به فرد سوسن سفید یا سوسن چلچراغ است. این اثر در ماه خرداد دوستداران و طبیعت گردان فراوانی را به سوی خود جلب مینماید. از گونه های مهم گیاهی میتوان از آقطی؛ گزنه؛ بنفشه؛ سرخس؛ گل قاصد؛ شبدر وحشی و سرخ ولیک نام برد. نام برد.

 

 

 

در میان انواع سوسن ، معروف ترین آن ها نزد ایرانیان سوسن سفید Lilium candidum ) ) یا سوسن آزاد است که به نام سوسن ده زبان یا سوسن گل دراز نیز شناخته شده است . هر چند که به نظر می رسد که گاه به خاطر فراوانی و تشابه گل زنبق ( / زنبک یا چمبک ) با سوسن سپید ، زنبق سفید از تیره Iridaceae را نیز بجای سوسن آزاد یا سوسن سپید از تیره Liliaceae گرفته و به کار برده اند و یا سوسن زرد را نیز سوسن رشتی یا زنبق رشتی نیز نامیده اند .

با این همه یکی از گونه های نادر گل سوسن که بومی برخی مناطق شمالی ایران زمین است ، سوسن چلچراغ نام گرفته است :

تیره: لی لیوم Lilium

نام علمی Lilium ledebouri

نام بومی و ملی : سوسن چلچراغ

· چرایی نام نهادن : از آنجا که شکوفه‌های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز می شوند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته است.انتهای گلبرگ های آن پوشیده از دانه‌های برجسته و پرچم های آن بسیار بلند است.

· درازا : نزدیک به یک متر

· گل دهی: خرداد ماه و اوایل تیرماه

· رویشگاه بومی : این گیاه به طور خودرو در دو نقطه از جهان می روید :

1- داماش از توابع جیرنده عمارلو در استان گیلان 2- لنکران در جمهوری آذربایجان

در سال ۱۳۵۴ خورشیدی گياه شناسى به نام « لدربورى » ‏Lederbouri‏ در منطقه ‏داماش موفق به شناسايى اين گونه نادر شد و پس از آن ‏‏« سوسن چلچراغ » مورد توجه قرار گرفت.

‏ سوسن چلچراغ به غير از روستاى كوچک داماش در‎ ‎منطقه رودبار در بخش عمارلو و منطقه لنكران ‏جمهورى آذربايجان در هيچ كجاى جهان يافت نشده است؛ پس از معرفى ‏اين گل به دولت ايران در همان زمان از سوى شوراى عالى محيط زيست ‏در زمره آثار زيست محيطى ملى كشور به ثبت رسيد و طى اين سال ها ‏رويشگاه سوسن چلچراغ در روستاى داماش به مساحت ۴ هكتار تحت ‏حفاظت قرار گرفته است.‏‏

زمان ‏رويش اين گل در‎ ‎خردادماه و اوايل تيرماه است كه به صورت گلي با ‏قامت بلند به شكل واژگون شكفته ‎می شودو از همین روی سوسن چلچراغ نام گرفته است. اين گل با‎ ‎رنگی سفيد باز ‏شده و انتهای گلبرگ هاي آن پوشيده از دانه های برجسته و پرچم های‎ آن بسيار بلند است.

سوسن چلچراغ به دليل اين همه زيبايي و ارزش، از سال 1355 رسما‏‎ ‎توسط سازمان حفاظت محيط زيست مورد حفاظت قرار گرفت و در ‏فهرست آثار ملي طبيعي كشور‎ ‎ثبت شده است. با توجه به نادر بودن اين گل ملی ‏ثبت شده در فهرست ميراث طبيعي، سازمان محيط‎ ‎زيست اطراف رویشگاه طبیعی سوسن چلچراغ را محصور نموده و اعلام کرده است که هر گونه بهره برداري از آنجا تنها ‏با مجوز رسمي از‎ ‎دفتر نظارت و بازرسي سازمان محيط زيست كشور ‏ممكن خواهد بود.

با این همه به ‏دليل بي توجهي مسئولان اين گل در معرض انقراض‎ ‎كامل قرار گرفته ‏است و گفته می شود كه به دليل ناياب بودن گل چلچراغ در دنيا، مورد‎ ‎توجه بسياری از سودجويان بوده و گروه هايی با عنوان پژوهشگر نسبت ‏به جمع آوری و‎ ‎انتقال آن به خارج از کشور اقدام می كنند. اين در حالی است كه تاكنون ‏سازمان حفاظت محيط زيست نسبت‎ ‎به جلوگيری از اين امر، اقدام قابل ‏توجهی به عمل نياورده است و روند نابودی‎ ‎گونه های گياهی ارزشمند در ‏كشور هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گيرد و‎ ‎ تنوع زیستی را در ایران با خطر نابودی رو به رو كرده است‎.‎





برچسب ها : سوسن سفید - گیلان ,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

ام انگلیسی:  Tang Mud Volcano   
 
نام فارسی :  چشمه گل فشان تنگ
 
 
 
 
    موقعیت جغرافیایی      
 
اين گل‌فشان ها در 95 كيلومتري غرب بندر كنارك و در دشت كهير نرسيده به روستاي تنگ در زميني مسطح واقع شده و داراي سه تپه كوچك گل‌فشان است كه يكي از آنها شبيه آتشفشان و در حال حاضر فعال است و بقيه آنها نيز از چند سال قبل به صورت غيرفعال درآمده‌اند . در بلنداي اين تپه‌ها، دهانه‌هايي به قطر چند سانتي متر وجود دارد و از دهانه گل‌فشان كه در حال حاضر فعال است، به طور متناوب گل خاكستري رنگ خارج شده و به سوي دامنه‌ها سرازير مي‌شود. دوره تناوب اين پديده نادر و زيبا ده تا پانزده دقيقه است كه اين عمل با لرزش خاك همراه است و گاهي به هنگام خروج گل، صدايي همانند شليك تفنگ از آن به گوش مي‌رسد.
 
 
 
کوه گل افشان بندر تنگ با ارتفاع تقريبي 100 متر و قطر قاعده کمي بيش از 100 متر در فاصله حدود 100 کيلومتري شهرستان چابهار قرار دارد. اطراف اين کوه را بياباني وسيع فرا گرفته که ظاهرا اين بيابان نيز همچون خود کوه ماحصل اتفاقاتي درون زمين است. اطراف کوه به فاصله حدود 200 متر از کوه، چاله اي به عمق حدود 2 متر ايجاد شده که براي رسيدن به کوه بايد وارد اين چاله شد.




برچسب ها : چشمه گل فشان تنگ, چابهار ,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

 

نام انگلیسی :  bazangan lake    

 

 

 

 

نام فارسی :  دریاچه بزنگان 

 

 

موقعیت جغرافیایی

دریاچه بزنگان(bazangan)، در حاشیه روستای بزنگان، مرکز دهستان گل بی بی و روستایی از توابع بخش مرزداران شهرستان سرخس، استان خراسان رضوی است. و در فاصله ۱۰۰ کیلومتری شهر سرخس قرار دارد. منطقه سالهاست كه تحت مطالعه ونظارت بوده و اقدامات لازم جهت ارتقاء سطح و تبديل آن به يكي ازمناطق چهارگانه به عمل آمده است.


مشخصات
اين درياچه با وسعتي حدود 500 هكتار( 52 هکتار سطح آبی ) و عمق متوسط 8 متر در 120 كيلومتري شرق مشهد و 4 كيلومتري شرق روستاي بزنگان قرار گرفته است. منطقه داراي آب وهواي گرمسيري بوده و درجه حرارت هوا در تابستان به بيش از 30 درجه و سطح آب درياچه تا 24 درجه سانتيگراد اندازه گيري شده است. منابع تغذيه آبي اين درياچه را تعدادي چشمه سطحي و عمقي و بارندگيهاي سالانه تشكيل مي دهد و بطور متوسط سالانه يك متر نوسان آبي دارد كه عمده ترين عامل كاهش سطح آب تبخير مستقيم مي باشد.


ويژگيهاي درياچه
تشكيل آن بر روي سازندهاي آهكي دوران دوم زمين شناسي كه حاكي از قدمت ايجاد آن مي باشد ارزش مطالعاتي قابل ملاحظه اي را از نظر زمين شناسي و ديرينه شناسي و مطالعات تغيير و تحولات محيطي منطقه درگذشته بوجود آورده است. بزرگترين آبگير طبيعي استان با ويژگي آبهاي دريايي مي باشد. سطح درياچه بخاطر بالابودن املاح آن هيچگاه يخ نمي بندد. وجود طبقات گرمايي كه درياچه را به سه زيستگاه با شرايط و گونه هاي زيستي متفاوت تقسيم نموده است اين پديده منظم گرمايي كه عمدتاً در فصل تابستان در اين درياچه ديده مي شود باعث مي گردد در زمان گرم شدن هوا و بالارفتن درجه حرارت آب در تابستان سه طبقه مشخص گرمايي ايجاد گردد كه طبقه زيرين با حدود يك سوم گرماي سطح آب محيط مناسبي را جهت زندگي ماهيان سرد آبي فراهم مي نمايد.


درياچه در حال حاضر عليرغم نداشتن زيستگاه مناسب پرندگان آبزي ساليانه ميزبان دهها نوع پرنده مهاجر آبزي از انواع اردكها، پليكان، فلامینگو ، قو مي باشد. آنقوت و چنگر از پرندگاني هستند كه در اين درياچه تخم گذاري و زاد و ولد مي نمايند. درياچه از نظر مواد غذايي خودكفا بوده و دوران اليگو تروفيك را پشت سر نهاده و در ابتداي دوران ايو تروفيكي مي باشد.سطح درياچه در گذشته نه چندان دور بيش از دو برابر اندازه فعلي بوده و رسوبگذاري شديد قسمتهاي شمالي را پر و از درياچه جدا نموده است كه در جهت احياء و بهره وري معقول ضروري است مجدداً احياء گردد.عميق ترين نقطه درياچه 12 متر و عمق متوسط آن 8 متر است.


از نظر پوشش گياهي در درياچه جلبكهاي قهوه اي و در سواحل آن گز، پده، كلپوره، باريجه زيره سياه و گياهان يك ساله نظير گرامينه ها قابل مشاهده است.از پرندگان درياچه مي توان مرغابي، حواصیل ، چنگر، آنقوت را نام برد. از نظرليمنولوژيكي و شرايط اكولوژيكي، لب شور بودن آب درياچه، تشكيلات طبقات گرمايي، رسوبگذاري ادوار گذشته و … ارزشهاي مطالعاتي بسياري براي محققين فراهم نموده است.
 




برچسب ها : دریاچه بزنگان, سرخس ,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

نام انگلیسی:  Rasolollah Spring   

نام فارسی :  چشمه رسول الله (ص)

 

 

موقعیت جغرافیایی  

از زير يک تپه سنگي، آب زلالي ميجوشد که تفرجگاه محمد رسول الله را پديد آوردهاست. بر بلنداي اين تفرجگاه سنگ دل دل قرار دارد که نوعي نيايشگاه بودهاست. اين چشمه که در ضلع باختري شهر اقليد واقع شده است يکي از گردشگاه هاي مهم اين شهرستان مي باشد. در حال حاضر آب اين چشمه در زمين هاي کشاورزي و تغذيه حوضچه هاي ماهي که در کنار چشمه ها احداث شده اند، به مصرف مي رسد. این چشمه که در مرکز شهر قرار گرفته از دیر باز مردم اعتقاد خاصی به آن داشته اند و حتی در اوج خشکسالی ها این چشمه خشک نشده است و بسیاری از مزارع و باغ ها را آبیاری می کند. شهرداری اقلید به علت اهمیت این منطقه و رفاه حال مسافران و گردشگران این تفرجگاه را بهسازی کرده است. این منطقه قابلیت تفرجگاهی در بعد کشوری را دارد و به همین خاطر 60 هکتار زمین های اطراف آن خریداری و بهسازی شده است.

 





برچسب ها : چشمه رسول ا, , , اقليد,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

نام انگلیسی:  Fakjor-e Damkesh Spring   

 

 

نام فارسی : چشمه فکجور دمکش 

 

 

موقعیت جغرافیایی  

در منتها الیه شرقی استان گیلان و در شهرستان رودسر و بعد ازگذشتن از مناظر زیبا به سمت چابکسر حدود ۵ الی ۶ کیلومتری بخش چابکسر، در منطقه ای بسیار زیبا روستای فکجور ارشیان واقع شده است. این روستا از جنوب به سلسله جبال البرز، از شمال به روستای کرات محله، از غرب به میش سرا و از شرق به کبوتر آبکش ختم می شود. برای رسیدن به این روستا باید از جاده ای بسیار زیبا با پیچ و خم زیاد و انبوه درختان روبرو شویم. هوایی کاملاً ییلاقی و خنک در فصل تابستان هر مسافری را به این سمت می کشاند.


روستای فکجور دارای ۳۰ الی ۴۰ خانوار زحمتکش و خونگرم و مهمان نواز است که به کشاورزی مشغولند و عمده محصول آنان مرکبات است. از جمله آثار معروف ودیدنی این روستا چشمه ای است که از سالهای بسیار دور به چشمه دمکش معروف بوده است. این چشمه در زیر درخت کهنسالی از گونه افرا واقع شده که از داخل گودال بزرگی که در زیر آن وجود دارد، آب به صورت گردابی بیرون می ریزد و آمدن آب چشمه دم به دم است یعنی گاهی چند ساعت و حتی چند روز خشک است و آبی ندارد و گاهی هم چند روز به طور مستمر آب دارد. نسیم خنکی که همیشه قبل از آمدن آب چشمه می وزد از ویژگیهای جالبی است که مردم از آن یاد می کنند . قبل از اینکه آب بالابیاید دو نسیم خنک در فاصله چنددقیقه می وزد که اهالی متوجه بالاآمدن آب می شوند.


از نکات جالب دیگری که در این منطقه وجود دارد این است که حدوداً ۴۰ متر بالاتر از این چشمه، چشمه ای دیگر وجود دارد که به صورت طبیعی و ممتد آب می دهد. به گفته اهالی محل گاهی ۴۸ ساعت هم آبی در چشمه دمکش دیده نمی شود ولی گاهی در یک روز ۵ الی ۶ بار آب چشمه بالا آمده و دوباره خشک می شود و این بالاآمدن آب گاهی ۶۰ اینچ آب به ارمغان می آورد. این چشمه در ملکی خصوصی متعلق به خانواده مهدوی است که اجازه دیدن این چشمه و باغ را به عموم داده است.
مسافران زیادی روزانه به این منطقه مراجعه می کنند. برخی از مردم گاهی ساعتها در جلوی چشمه در انتظار دیدن لحظه بالاآمدن آب می نشینند تا از این آب کمی به دست و صورتشان بزنند و یا کمی بنوشند. به گفته اهالی محل قبلاً کارشناسانی به این محل آمدند و آب چشمه را آزمایش کردند. بعد از آزمایشات متوجه این موضوع شدند که آب چشمه از لحاظ املاح در وضعیت مناسبی وجود دارد و برای درمان بیماریهای کلیوی مؤثر است.




برچسب ها : چشمه فکجور دمکش, رودسر ,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

نام انگلیسی:  Tang-e Bragh   

 

 

نام فارسی :  تنگ براق

 

 

موقعیت جغرافیایی  

 

 

منطقه تنگ براق اقلید یکی از تفرج گاه های زیبای این شهرستان است که در ايام تعطيل بویژه در فصل بهار و تابستان مورد بازديد عده زیادی از گردشگران قرار مي گيرد.

 

 
اين تنگه در بهار و تابستان با آب و هوايي  دل انگيز،گردشگران بسيار زيادي را از استان فارس و استان هاي همجوار به خود جلب مي نکند .

 

 
آبشار تنگ براق به عنوان يک جاذبه قوي اکوتوريستي به فاصله کمي دربخش جنوب شرقي در مسير اقليد به آسپاس قرار دارد که رودخانه اي پر خروش در آن جريان دارد . در قسمت بالاي اين تنگه بر روي کوه کتيبه اي به خط پهلوي حجاري شده است در بالاي اين کتيبه غار زيبايي است که چشمه هاي آب از آن جوشان است و به واسطه آب فراوان و هواي معتدل سر سبز و خرم است.

 
 

 
. تنگ براق با وجود اطراقگاههاي ييلاقي عشاير در دو سده قبل راهي به خطه اقليد باز کرد و يادمانهايي از تمدن کهن ايران باستان دراين منطقه را آشکار ساخت. اين تنگه شگفت انگيز علاوه بر جاذبه هاي طبيعي بي بديل، کتيبه اي سنگي با يک متر عرض و40 1/ متر طول از دوران ساساني را به يادگار حفظ کرده است. در وسط تنگ براق، نزديک به دهانه صفه کوچک غار کم عمقي که در دل کوه خزيده، به پهلو قرار گرفته، و بخشي از اين سنگ نبشته در سالهاي اخير شروع به ريزش کرده است . روي سنگ دو نوشته به دو زبان فارسي ميانه و پارتي اشكاني ديده ميشود.متن هر دو واحد است.

 
تنگ براق اقليد بعنوان يک جاذبه طبيعي و تاريخي هنوز شناخته شده نيست و به ندرت افرادي از وجود آن مطلع هستند. نمونه اين تنگه در کمتر جايي يافت مي شود که اگر اين منطقه در کشور ديگري واقع شده بود گردشگري منطقه را متحول مي نمود، اما اين آثار طبيعي بي نظير بدليل بي توجهي پنهان مانده است. کتيبه موجود در تنگ براق که قدمت و شناسنامه هويتي اين خطه است بدون توجه رها شده است. در زير کتيبه، توسط قاچاقچيان ميراث فرهنگي که ظاهرا" بيش از سازمانهاي رسمي براي حفظ آثار تاريخي در تلاشند حفر شده و گنجينه پنهان آن ربوده شده است.





برچسب ها : تنگه براق, اقليد,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

نام انگلیسی:  Tang-e Razyaneh   

 

 

نام فارسی :  تنگ رازیانه 

 

 

موقعیت جغرافیایی  

تنگه رازیانه در استان ایلام ،یکی از مناطق ژئوتوریسم استان بوده و طبیعت بی نظیری دارد. این اثر طبیعی در لیست ثبت آثار ملی طبیعی ایران قرار دارد.  این تنگه درهٔ باریک و ژرفی است که در منطقه‌ای سرسبز واقع شده‌است. در درون این تنگه نیز رودی روان است. محل این تنگه در ۵۰ کیلومتری جاده ایلام-دره‌شهر است. ۷۵ هکتار از اراضی تنگه رازیانه در سال ۱۳۸۸ خورشیدی به عنوان اثر طبیعی-ملی معرفی شد و در همان سال این اثر در فهرست آثار طبیعی ملی ایران قرار گرفت. این ثبت آن را در طبقه دوم سازمان بین‌المللی IUCN قرار داده‌است.




برچسب ها : تنگه رازيانه, ايلام,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

 

نام انگلیسی:   Tangeh Vashi   

 

 

نام فارسی :  تنگه واشی

 

 

موقعیت جغرافیایی  

تنگه واشی یا تنگه ساواشی مکانی با جاذبه‌های گردشگری است که در حدود ۱۵ کیلومتری شمال غربی شهرستان فیروزکوه قرار گرفته و با داشتن آب و هوای مناسب در تابستان‌ها، میزبان جمعیت کثیری از مسافران و گردشگران می‌باشد.  در سال‌های اخیر، بسیاری از موسسه‌های توریستی، اقدام به برگزاری تورهای گوناگونی در این منطقه نموده‌اند که همین امر باعث افزایش شهرت و معروفیت این منطقه شده‌ است. نگه واشی به طول حدود ۳۰۰ متر و با دیواره‌های صخره‌ای بلند به ارتفاع حدود ۱۰۰ متر محل عبور رودخانه‌ای است که از کوه‌های ساواشی سرچشمه می‌گیرد و از میان دشت می‌گذرد. در فصل تابستان که آب به کمترین میزان خود می‌رسد، عمق آن به حدی است که در برخی نقاط تا زیر زانوی شما را خیس نماید. یکی از مهمترین جذابیت‌های این تنگه، همین عبور کل مسیر از میان آب است.

 

برای رفتن به تنگه ساواشی در کیلومتری ۲ جاده فیروزکوه ـ تهران، پس از ورود به یک جاده فرعی و طی حدود ۹ کیلومتر، روستای جلیزجند نمایان می‌گردد. این روستا در حاشیه یک دشت سرسبز با مزارع گندم و سیب زمینی و باغات مختلف بنا شده ‌است. بعد از عبور از روستا و طی حدود ۴ کیلومتر در جاده‌ای که میان دشت و در کنار جوی‌های پر از آب زلال، احداث شده، محل پیاده روی تنگه ساوشی شروع می‌شود. بعد از عبور از تنگه اول و گذر از دشتی زیبا، تنگه دوم قرار گرفته که حدود ۲ کیلومتر با تنگه اولی فاصله دارد. این تنگه هم مانند تنگه اول چشم‌نواز است و از دیواره‌های سنگی آن در نقاط مختلف چشمه‌های آب زلال و خنک به سمت پایین روان است.

 

در تنگه واشی گیاه کمیاب «باریچه» که مصارف مهم صنعتی و دارویی دارد، می‌روید. چیدن باریچه به دلیل کمیابی آن جرم است و پیگرد قانونی دارد. تنگه واشی علاوه بر طبیعت زیبا، دارای آثار تاریخی نیز هست. یکی از سه کتیبه معروف دوره قاجار در این تنگه واقع شده‌ و دو کتیبه دیگر در چشمه علی شهر ری و تونل وانا در جاده هراز واقع شده‌اند. هر سه این کتیبه‌ها به دستور فتحعلی شاه قاجار حکاکی شده‌است. فتحعلی شاه که دوران پیش از پادشاهی خویش را در شیراز گذرانده بود، با دیدن نقش برجسته‌های آن دیار، سه نفر به نامهای حجارباشی، نقاش باشی و معمار باشی را مسئول ساخت این سه کتبیه در تهران کرد.

 

 

کتیبه واقع در تنگه ساواشی دارای ابعاد شش در هفت متر است که وقایع زمان فتحعلی شاه دور تا دور کتیبه روایت شده‌است. بزرگترین نقش برجسته این کتیبه‌ها، نقش شکارگاه با تصویر اسب، نیزه و شکارهایش است که در اطراف آن می‌توان عباس میرزا، علی قلی میرزا و علی نقی میرزا پسران فتحعلی شاه و همچنین نوادگانش را در حال شکار دید. این کتیبه که حدودا ۱۸۵ ساله‌است به گونه‌ای در دل کوه حک شده که از بارش باران و تابش آفتاب در امان بوده‌است اما صنعت گردشگری به آن آسیب وارد نموده‌است. شکال پرندگان و حیواناتی چون بزکوهی، آهو و گوزن نیز در این نقش برجسته به عنوان شکار دیده می‌شوند کماکان از این نوع حیوانات امروز نیز در تنگه‌ی واشی کم و بیش می‌توان یافت. ساخت کتیبه‌ جلیل جند 3 سال به طول انجامید و دارای قدمتی 185 ساله است. این کتیبه به گونه‌ای در دل کوه حک شده است که از بارش باران و تابش آفتاب در امان است.

 





موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 

 

نام جزیره:  جزیره خارکو

 

 

موقعیت جغرافیایی

خارکو با درازای ۸ کیلومتر و پهنای تقریبی ۴۰۰ متر در فاصله ۵ کیلومتری از جزیره خارک قرار دارد. این جزیره دارای تعدادی تأسیسات به جای مانده از حضور نظامیان کشور در سال‌های جنگ ایران و عراق از جمله اسکله و ساختمان‌های انبارمانند می‌باشد که امروزه محل مناسبی جهت رشد پرندگان در این جزیره‌است. این جزیره همچنین زمانی محل استقرار نظامیان انگلیسی جهت تسخیر خارک بود و پیش از آن نیز میر مهنای بندر ریگی برای حمله به هلندیان در خارک از خارکو نیروهای خود را به سمت خارک گسیل داشته‌است.پناهگاه حیات وحش خارک و خارکو در فاصله ۵۴ کیلومتری شمال غربی بوشهر در آبهای ساحلی واقع شده است .

 

 

پوشش گیاهی و حیات وحش

پوشش گیاهی عمده منطقه شامل کنار ، کهور ، انجیر ، معابد ، انجیر بنگال و انواع گیاهان علفی می باشد . مهمترین جانور منطقه آهو می باشد که قریب به ۱۵۰ سال پیش به این جزیره انتقال یافته و علیرغم وجود یکسری تعارضات انسانی و عوامل محدوده کننده طبیعی نظیر خشکسالی ، توانسته است خود را با محیط جزیره وفق داده و در جزیره ماندگار شود .

 

 

سایر ویژگیهای طبیعی :

جزیره خارک به همراه جزیره خارکو به دلیل ارزشهای فوق العاده اکولوژیکی که دارای یک یاز از احتماعات منحصر به فرد مرجانهای و زیستمندان دریایی ، محل تخمگذاری هزاران قطعه پرندگان آبزی و کنار آبزی می باشد .

 

 

مشکلات و معضلات مهم منطقه

- توسعه بیش از حد و همه جانبه تأسیسات نفت و گاز و پتروشیمی ، جاده کشی و خاکبرداری که منجر به تخریب شدید زیستگاه آهوان گردیده است . - افزایش بی رویه جمعیت کلاغ هندی در سطح جزیره - بیماری پوستی شایع شده در جمعیت آهوان ( سال ۸۲ الی ۸ ) منجر به تلفات قابل توجه گردیده است .




برچسب ها : جزيره خاركو,

موضوع :
آثار طبيعي ملي ,  , 

 تپه یحیی

 تپه یحیی که 18 متر ارتفاع دارد در 24 کیلومتری جنوب کرمان واقع شده است. تاریخ این تپه از زمان حجر شروع می شود و به عصر ساسانیان ختم می گردد.

سراورل اشتاین اولین کسی بود که تشخیص داد ناحیه جنوب شرقی ایران انباشته از آثار تمدن مهم ماقبل تاریخ است. معذالک تا 1967 درباره ی این تپه تحقیقاتی به عمل نیامده بود، تا اینکه در سال مذکور اداره باستان شناسی ایران با همکاری باستان شناسان هاروارد به کاوش در این ناحیه پرداختند.

دکتر لمبرگ گارلوفسکی رییس هیات حفاری تپه یحیی نوشته است که مهم ترین کشف، پیدا کردن یک ساختمان دولتی بوده است که 5 اطاق بزرگ داشته و در آن الواحی پیدا شده که بعضی سفید بوده است. الواح مذکور با خط تصویری و نیمه تصویری نوشته شده و می رساند که در 5 هزار سال قبل مردم این منطقه دارای تمدن پیشرفته بوده و به خط آشنایی داشته اند.

تمدن این ناحیه نشان می دهد که همزمان با تمدن های آسیای غربی در جنوب شرقی ایران، جوامع متمدن و پیشرفته ای زندگی می کرده اند. قدیمی ترین آثار و بقایای سکونت انسان که در این ناحیه به دست آمده عبارتند از قطعات استخوان، سنگ چخماق و ظروف سفالی ناهموار که از گل پخته درست شده است و با دست به آنها شکل داده اند.

در میان استخوان حیوانات که از آن دوره باقی مانده است، استخوان غزال و گوسفند و بز دیده می شود. در دوران بعد که تمدن پیشرفته تر است به مصنوعات فلزی و اشیاء ساخته شده از مس و مفرغ برمی خوریم که می رساند در این دوره به ذوب فلزات آشنایی داشته و می توانسته اند حداکثر حرارت را برای ذوب فلز ایجاد کنند.

در دوران بعدی که مربوط به 3500 سال قبل از میلاد است آثار خط در این منطقه پیدا شده و در یکی از اطاق های مکشوفه 84 لوحه گلی به دست آمده که شش لوحه آن دارای نوشته است و مجموعا 17 سطر می باشد. تا زمان کشف این لوحه ها در تپه یحیی، لوحه های معروف و شناخته شده مربوط به دوران عیلامی ها بوده، ولی لوحه های اخیر قدیمی تر است.

سبک معماری در این دوره کامل تر از ادوار گذشته است و هر ساختمان دارای دو اطاق بزرگ و چند اطاق کوچک است که از گل و خشت ساخته شده و در بعضی از اطاق ها خمره هایی که حاوی مقداری غله بوده به دست آمده است.

در این دوره ظروف ساخته شده از سنگ صابون با تزیینات هندسی به دست آمده که بسیار جالب است و با به دست آمدن مقدار زیادی از سنگ های صابونی به نظر می رسد که این منطقه مرکز عمده تجارت سنگ صابون بوده است.

در حفاری های تپه یحیی آثار و مدارک ارزنده ای مربوط به دوران ماقبل تاریخ و ادوار تاریخی از قبیل سفال و اشیاء سنگی به دست آمده است که با آثار مکشوفه در شهر سوخته ی سیستان، چاه حسینی در بمپور و دشت لوت شباهت دارد و می رساند که در هزاره ی سوم قبل از میلاد این نواحی با یکدیگر ارتباط داشته اند.

آثار پیدا شده به خصوص الواح گلی که نمودار پیدایش خط در این منطقه است، تپه یحیی را یکی از مراکز مهم تمدن ایران باستان معرفی کرده است.

نوشته های لوحه های گلی با آزمایش بر روی مواد آلی با روش کربن 14 مربوط به 3560 سال قبل است. و از لحاظ قدمت نظیر ندارد و قدیمی ترین نوشته ها تا کنون شناخته شده.

از لحاظ اهمیت آثار به دست آمده، دانشمندان و کارشناسان زیادی به مطالعه ی این آثار پرداخته اند. از جمله :

پروفسور رونالد تایلکوت Prof.Ronald.Tylecote  درباره مفرغ تپه یحیی

دکتر رادمیر پلاینر Dr.Radomir.Pleiner درباره آهن و فلزات دیگر

دکتر فرد ماستن  Dr.Fred.Maston درباره سرامیک و سفال

پروفسور آلور Prof.Alur درباره استخوان و ذغال

دکتر ریشارد فرای Dr.Richjard.Frye درباره متون خطی

 قدیمی ترین نشانه های سکونت انسان ها در تعداد زیادی خانه های کوچک خشتی به دست آمده که مربوط به نیمه هزاره ی پنجم قبل از میلاد است و به نظر می رسد که ورود به اطاق از طریق روزن سقف انجام شده است.دیوار از خشت هایی است که در آفتاب خشک شده و وجود قطعاتی از نی و حصیر نشانه ای از سقف های فروریخته است. اشیا مفرغی مکشوفه در تپه یحیی می رساند که فلزکاران قادر بوده اند برای گداختن سنگ های معدنی حرارت زیادی ایجاد کنند. این حفاریات معرف سکونت انسان در ادوار مختلف بوده که قدیمی ترین آثار آن مربوط به 4500 سال قبل از میلاد و آخرین دوران آن مربوط به دوران اشکانیان و ساسانیان است.




برچسب ها : کشف تمدن درخشان 5470 ساله در جنوب ایران,

 

با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین کنونی ایران، تنها سی درصد از ناحیه‌ای وسیع است که در تاریخ با نام‌های «ایران‌زمین»،«ایران‌بزرگ » یا «ایرانشهر» و در ‏جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته می شود. ترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی ازاین سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود..

گستره سرزمین‌های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمانچای،گلستان،آخال،پار یس و... به قرار زیر است:

سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قرارداد های گلستان و ترکمانچای با روسیه(1813 و 1828 .)
آران و شروان: ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع؛

ارمنستان: ۲۹۸۰۰ ک .م؛
گرجستان: ۶۹۷۰۰ ک.م؛
داغستان: ۵۰۳۰۰ ک.م؛
اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ ک.م؛
چچن: ۱۵۷۰۰ ک .م؛
اینگوش: ۳۶۰۰ ;ک.م
جمع ‏کل: ۲63700 کیلومتر مربع

سرزمین‌های جداشده ایران شرقی براساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی

هرات وافغانستان: ۶۲۵۲۲۵ ک.م؛

بخش‌هایی از بلوچستان و مکران: 3۵۰۰۰۰ ک.م؛
جمع کل: ۹۷۵۲۲۵ کیلومتر مربع

سرزمین‌های جداشده ‏ورارود(ماوراءالنهر) بر اساس پیمان آخال با روسیه(1881 م.)

ترکمنستان: ۴۸۸۱۰۰ ک.م؛

ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ ک.م؛
تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ ک.م؛
بخش‌های ضمیمه شده ‏به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰ک.م؛
بخش‌های ضمیمه شده به ‎قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ ک.م؛
جمع کل: 1226500 کیلومترمربع

سرزمین های جداشده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس

امارات:83600ک.م:
بحرین:694 ک.م:
قطر:11493ک.م:
عمان:309500ک.م:
جمع کل: 405287کیلومتر مربعمساحت سرزمین‌های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفویه به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه،عراق و سوریه تقسیم شد) به مساحت تقریبی 200000ک.م. و نیز عراق به مساحت 438317ک.م. در جمع حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که
این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است.

 

 



 




دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ