سرآغازمجله هنرومردم به استناد مسئوليتي كه در تشكيل نمايشگاه گوهرنشاني جشنهاي فرهنگ و هنر آبان 1347 بهعهده داشتم تنظيم مقالهاي درباره هنر زيورسازي و گوهرنشاني ايران را به من محول داشت. اداي حق مطلب با اندوخته اندكي كه در اين زمينه داشتم آسان نبود و از اندازهام خارج ولي حكم بر اين شد كه آنچه از اندك فراهم است بازگو شود ، باشد كه موجبي براي بحث و نقد در اين زمينه گردد و اساتيد فن و هنرمندان و هنرشناسان ارجمند در اين زمينه آنچه دارند و حق است مدون سازند تا به حليه طبع آراسته گردد ، اميد اين است: پيش گفتارتزئين خود و آراستن خويش با اشياء فطرت بشر است. اقوام بدوي و آدمهاي دور از تمدن جنگلهاي آمريكاي جنوبي هم خود را با استخوان شكار و گاه استخوانهاي انسان تزئين ميكنند. بشر در مراحل ابتدائيتر از صمغها و خاكهاي رنگين استفاده كرده خود را ميآراست و بهتدريج همپا با سير تكامل تمدن تكامل چشمگيري در ساخت و پرداخت زينتآلات پيدا شد تا جائيكه به تمدنهاي درخشان هزارههاي سوم و دوم قبل از ميلاد ميرسيم. آدمهاي متمدن اين دورهها كه از آثار باقيمانده آنها پي به تمدن و نحوه تفكر و عادات و قراردادهاي [30] اجتماعيشان برده ميشود بدون شك انسانهاي هنرمندي بودهاند كه با آنكه مظاهر تمدن امروزي را فاقد بودهاند فكر لطيف و وجدان آرام آنان آثار هنري آن دوران را در حد كامل زيبائي و ظرافت درآورده است. در اين دورهها همراه اين درخشندگي هنري ، هنر و فن تزئين انسان و آرايش و پيرايش آدمي و كاربرد آفريدههاي زيباي طبيعي در مصنوعات هنري و آفرينش زيورآلات خاص نيز پيشرفت درخشان داشته است آنچنانكه گوشهاي از جامعهشناسي دورانهاي كهن را بايد با مطالعه زيورآلات آن ايام روشن داشت. بنابراين بررسي چگونگي هنر زيورسازي زمانهاي پيشين در دنياي هنر امروز لازم است. تاريخچهدر تمدنهاي قديم در سرزمين فراعنه و بينالنهرين و ايران و هندوچين توجه بهتر زيورسازي در ميان عام و خاص به تناسب رواج داشته است و گواه اين مطلب زينتآلاتي است كه در كاوشهاي باستانشناسي بدست آمدهاست. جاي كمال دقت و بررسي است كه شكل و نوع استفاده از زيورآلات تقريباً از قديم تاكنون تغييري نكرده است هنوز هم زيورآلات به اشيائي اطلاق ميشود كه براي آويختن به گردن و گوش و بستن بر مچ و بازو و در بانوان در تزئين مو و . . . . بكار ميرود. |
توجه بهتر زيورسازي در دوره اسلامي روز به روز بيشتر شدهاست و بهتدريج هنر زرگري و زيورسازي با هنر گوهرنشاني همراه ميشود. ابتدا سنگهاي لاجورد طبيعي و بهتدريج عقيق و شبق و در دورانهاي نزديكتر با زبرجد و ياقوت و زمرد و الماس و برليان در تزيين زيورها بكار رفته و در قرن كنوني و زمان معاصر كاربرد فيروزه نيز بهعنوان نگينهاي تزييني رونق پيدا كردهاست. چگونگي وضع كنوني
فراهم نبودن پارهاي از سنگهاي قيمتي در محدودة مرزهاي ايران و گرانبهائي آنها موجب شد كه بهتدريج توجه از هنر زيورسازي و آفرينش آثاري ظريف و زيبا همپا و برابر آثار دورههاي كهن سلب و معطوف به رنگارنگ كردن قطعهاي طلا يا پلاتين با اين سنگهاي گرانبها و خوشرنگ و تراش گردد و بدين ترتيب امروزه اغلب يك گردنبند زيبا و يا دستبند قشنگ و انگشتري ظريف به آني اطلاق ميشود كه نگين گرانقيمتي داشته باشد و هر چه قيمت بالاتر شد نفيستر تصور ميشود. با اينهمه در همين روزگار نيز استادان عاليقدري در ساخت و پرداخت زيورآلات كار ميكنند كه هنرشان اصيل و كارشان بديع و آفريدهشان شكيل و زيباست ولي هم تعداد آنها كم است و هم آفرينش آثارشان محدود است و هم ياراي مقاومت در برابر فرآوردههاي ماشيني كه به سرعت بهعنوان آثار هنري زرگري و زيورسازي به بازار عرضه ميشود و حتي در نمايشگاههاي هنري جا باز ميكند ندارند.
برنامه امروزگنجينه گرانبهائي كه از زمانهاي قديم براي ما باقي مانده است و نمونههاي جالبي كه در اين مجموعه وجود دارد ميتواند الگوي كار براي طراحان و هنرمندان و صنعتگران زيورساز ما باشد. تزيين اين زيورآلات با سنگهاي قيمتي و رنگآميزي آنها با اين سنگها و يا هر سنگ رنگين ديگر ميتواند در آفرينش آثار مزبور زيبائي و ظرافت بيشتري را بهوجود آورد و در اين ميان كاربرد فيروزه سنگ زيبا و فراوان ايران كه گوهر زيباي كشور ماست در تزيين زيورها با رنگ جادوئي و زيبا و درخشندگي و جلاي مخصوص خود كوشش تازهاي خواهد بود براي احياي هنر زيورسازي قديم ايران باستان و گامي تازهتر در پيشرفت هنر گوهرنشاني و راهي در جهت عرضة صحيح فيروزه ، ارمغان كشور ايران باستان به دنياي جوان. در اين راه وظيفة بخش دولتي ايجاد نمايشگاه ، تشويق هنرمندان ، تشكيل مسابقات هنري و در نظر گرفتن جوايز براي هنرمندان زبده ، تشكيل كلاسهاي مخصوص طراحي زيورآلات در هنرستانها و هنركدهها و ارشاد و راهنمائي بخش خصوصي است و وظيفة بخش خصوصي كوشش در اجراي طرحهاي اصيل ، برخورداري از تجربيات و اندوختههاي قديمي ، آفرينش آثار جالب هنري ، قبول راهنمائيهاي مؤثر و كوشش در بازاريابي و جلب توجه هنردوستان و هنرشناسان ميباشد. از تمام اين كوششها جمعاً كشور بهرهمند خواهد شد و در اين ميان سود اقتصادي آن نيز متوجه بخش خصوصي خواهد بود. اميد آن است كه جنبشي شايسته در اين زمينه پديد آيد و اميد ديگر آنكه صاحبنظران درباره زيورسازي و گوهرنشاني آنچه ميدانند مدون سازند و بجاست كوششي را كه آقاي يحيي ذكاء در تدوين كتابي در همين زمينه انجام دادهاند يادآور شد. |
گوشواره طلا گوهرنشان كار هنرمندان ايراني در دوره سلوكيها |
بازوبند طلا كار هنرمندان دورة هخامنشي در موزه بريتانيا |
نمونه ديگري از دستبند طلا كار هنرمندان زرگر دوره هخامنشي |