منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

خداوندا:آينده ام پنهان است ولي آسوده ام چون توراميبينم وتوهمه چيزرا..




موضوع :
سخنان شما ,  , 

در آيينه مي افتاد وقتي که باد مي آمد و آشفته ام ميکرد، وقتي که غروب ميرفت و نا تمام ميماندم، در آيينه مي افتاد و خدا بازتاب تو بود و تو بازتاب خدا که در آيينه مي افتاد. (فروغ فرخزاد)




موضوع :
سخنان شما ,  , 

هميشه تو خلوت خودم به خداي خودم......
ميگم : خداجون دستمو گرفتي ، ول نكن ؟
امروز دنيا رو با خدا قسمت كردم بهش
گفتم:آسمون مال من ،ابراش مال تو
دريا مال من،موج هايش مال تو
ماه مال من،خورشيد مال تو
خدا لبخندي بهم زد و گفت :
تو بندگي كن............!
همش مال تو.......!
حتي من ......!!




موضوع :
سخنان شما ,  , 

آهای ِ روزگار !!
برایم مشخـــص کن
اینبــار کــدام سازت را کوک کــرده ایی تا برایم بزنـــی!!
می خواهـــم رقصــم را با سازت
هماهنگ کنم!!




موضوع :
سخنان شما ,  , 

کاش خواب را قاب می شد گرفت !
کاش حرف را مُهر می شد زد !
کاش راه را کوتاه می شد کرد !
کاش فاصله سوزاندنی بود ...
کاش ابر را بارانی بود پُر مِهر !
کاش چتر ها را می شد گم کرد !
کاش بالشتم دستانت بود ، هر لحظه !
کاش لرز هایم را آرامشی بود ، وقتِ بی کسی !
کاش زمان را می شد نگه داشت ...
یا نه ...
... می شد آنقدر جلو راندش که ...
مرده باشم ...
که تو را هر لحظه می دیدم در کنارت ، بدونِ لمسِ حضورم !
کاش ... خدا زودتر بیاید !




موضوع :
سخنان شما ,  , 

روز مرگم،هرکه شیون کند از دوروبرم دورکنید
همه را مست وخراب ازمی انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
روز مرگم وسط سینه ی من چاک زنید
اندرون دل من یک قلم تاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته،خسته از این دار برفت....!!!

 

                                       نوشته شده توسط دوست عزیزمان سوگند




موضوع :
سخنان شما ,  , 

وطنم تنم چه باشد که بگویمت تنی تو
که تو جانی و سراپا همه جان روشنی تو

وطنم تو بوی باران به شب ستاره باران
که خوشی و خوشترینی به مذاق میگساران

وطنم ، وطنم، وطنم ایران
همه جانی به تنم وطنم ایران

من اگر سروده باشم وطنم تو شعر نابی
من اگر ستاره باشم وطنم تو آفتابی

وطنم ، وطنم، وطنم ایران
همه جانی به تنم وطنم ایران

وطنم خوشا نسیمت که وزیدنش گل از گل
وطنم خوشا شمیمت که دمیدنش تغزل

وطنم که شعر حافظ شده وصله تن تو
که شکفته شعر سعدی به بهار دامن تو

وطنم درودی از من به تو به عاشقانت
که سپرده ام به پیکت به نسیم مهربانت

وطنم ، وطنم، وطنم ایران
همه جانی به تنم وطنم ایران


ایران من ،ایران من
ای مهر تو برجان من




موضوع :
سروده هاي ملي  ,  , 

سه جزیره ایرانی خلیج پارس

 ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک

جزء لاینفک سرزمین پارسها ایران است ......

ما همه ایرانیان سرزمین پارسها حمایت خود را برای دفاع از این جزایر اعلام میداریم تا پای جان




موضوع :
خلیج تا ابد فارس ,  , 


لباس فارغ التحصیلی در کل جهان یک شکل دارد . لباس بلند مشکی همراه یک کلاه چهار گوش که از یک گوشه آن منگوله ایی آویزان است.

اما تا حالا به این فکر کرده اید که چرا به این شکل است و اصلاً فلسفه وجودش چیست؟!!!
...
... چه پاسخی دارید که بدهید؟! احتمالاً خواهید گفت نمی دانم !!!!

در ایران هنگامی که سوال شود این لباس و کلاه چیست اکثر فارق التحصیلان ریشه آن را نمی دانند و گاهی عنوان می کنند که این لباس به نوعی با فرهنگ غرب آمیخته است اما اگر این سوال را از یک اروپایی یا ژاپنی و یا حتی آمریکایی بپرسند خواهند گفت :
ما به احترام «آوی سنّا Avicenna» (ابن سینا) پدر علم جهان این لباس را به صورت نمادین می پوشیم!
بله یک نمونه دیگر از ارزشهای ایرانی که خود ما آنرا نمیشناسیم ردای فارغ التحصیلی است!!
آنها به احترام «آوی سنّا» که همان «ابن سینا» است که لباسی بلند و ردا گونه می پوشیده، این لباس را بر تن فارغ التحصیلان و دانشمندان خود میکنند. آن کلاه هم نشانه همان دَستار است (کمی فانتزی شده) و منگوله آن نمادی از گوشه دستار خراسانی که ما ایرانی ها در قدیم از گوشه دستار آویزان میکردیم و به دوش می انداختیم است.

بله در اروپا و آمریکا یک فرد برجسته و دانش آموخته را با لباس و کلاه ابن سینا مشخص می کنند، ولی ما حتی علت پوشیدن آنرا هم نمیدانیم..





برچسب ها : لباس فارق التحصیلی و ابوعلی سینا,

شهرستان هرسین در فاصله 45 کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمانشاه قرار دارد.

این شهر از شمال به صحنه از شرق به نهاوند از جنوب به استان لرستان و از غرب به کرمانشاه محدود شده است.

ارتفاع متوسط این شهرستان از سطح دریا 1582 متر است.

بلندترین قله این شهرستان با ارتفاع 2794 در بخش بیستون و عمیق‌ترین غار خاورمیانه به عمق 572 متر در ین شهرستان قرار دارد.

در سال 1949 توسط پروفسور کارلئون باستان‌شناس آمریکایی غار معروف به شکارچیان مورد کاوش قرار گرفت که در این غار آثار دوره‌های تاریخی مختلف به دست آمد.

از مهم‌ترین آثار باستانی پیش از تاریخ که در این شهرستان قرار دارد می‌توان به تپه گنج‌دره یا (چیا خزینه) اشاره کرد.

در کنار جاده اصلی هرسین به کرمانشاه و در فاصله 7 کیلومتری از شهر هرسین تپه گنج‌دره قرار گرفته است.

ارتفاع گنج‌دره نسبت به سطح دریا بین 1300 تا 1400 متر است.

ارتفاع تپه 5 متر و قطر آن 40 متر است و یک محدوده 1300 متر مربعی را شامل می‌شود.

کاوش‌های گنج‌دره در سال 1965 آغاز شد و تا سال 1969 ادامه داشت.

این کار تحت نظارت پروفسور اسمیت باستان‌شناس کانادایی صورت گرفت.

در گنج‌دره مردانی زندگی می‌کردند که یکجانشین و شهرنشین بوده‌اند و با اهلی کردن حیوانات، کاشتن غلات و جمع‌آوری آن زندگی‌شان می‌گذشته است.

در ضمن انجام کاوش‌ها و حفاری‌ها در بعضی از قسمت‌ها آثار ساختمانی و معماری تقریبا سالم کشف شد که امتیاز گنج‌دره را نسبت به مکان‌های تاریخی دیگر که متعلق به مرحله پارینه سنگی بوده‌اند، مشخص می‌کند. در گنج‌دره اشیایی به دست آمده و متعلق به زمان‌هایی است که هنوز چرخ کوزه‌گری اختراع نشده بود.

اهالی ساکن در گنج‌دره در هزاره نهم ق.م کشت غلات و برداشت آن را تجربه کرده بودند.

آزمایش‌های صورت گرفته روی زغال‌های به دست آمده از این محل نشان می‌دهد نخستین انسان‌ها در 8500 ق.م در ین محل استقرار یافته‌اند.

ظروف سفالین درشت با جداره ضخیم که با آتش به صورت نامنظم پخته شده‌اند، پیدایش خشت‌هایی با فرورفتگی در قسمت میانی آن که در دیگر نقاط نمونه آن دیده نشده است، پیکان‌های سنگی، اشیای استخوانی، کوزه‌ها،‌ کاسه‌ها،‌ مهره‌ها و زینت‌آلات از جمله آثار و اشیای به دست آمده در تپه گنج‌دره هستند.

از دیگر آثار بر جای مانده در شهرستان هرسین می‌توان به گور دخمه‌ی اسحاق‌وند، دخمه شمس‌آباد، کتیبه بیستون، مجسمه هرکول، قلعه هرسین، قلعه دزبر، قلعه سرماج، فراتاش بیستون،‌ فراتاش هرسین، حوض سنگی (حوض ساعت)، طاق سنگی، پلکان سنگی، تخت شیرین، دیوار ساسانی، پل خسرو، بنای ساسانی و سرستون‌های بیستون اشاره کرد.

(عکس از "برايان هس" از دانشگاه آلاباما در بيرمنگهام )




برچسب ها : گنج‌دره,

موضوع :
معماري و سازه هاي ايران باستان ,  , 

گرگها خوب بدانند :

در این ایل غریب , گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز , گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند , توی گهواره ی چوبی پسری هست هنوز , آب اگر نیست نترسید که در قافله مان , دل دریایی و چشمان تری هست هنوز ...



ديروز از هر چه بود گذشتيم،امروز از هر چه بوديم ...!! آنجا پشت خاكريز بوديم و اينجا در پناه ميز ...!! ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود ...!! آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو !! مي دهد...!! الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم . بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم...




متن سنگ قبر اشخاص مشهور ایرانی| HiPersian.Com

 

ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی

 

 

میدانم خواهی آمد

 

 

من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم

 

 

بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر

برای دیدن عکس های بیشتر به ادامه مطلب مراجعه شود

 




برچسب ها : متن سنگ افراد معروف ایرانی,

موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  , 

اينك پادشاهي به دادگري، شهرياري خواهد نمود.

مردي كه بسان پناهگاهي در برابر توفان خواهد بود.

همچون چشمه اي در زمين تشنه و سايبان ستيغي سترگ در بيابان تب آلود.

ديدگان بينندگان ، تار نخواهد شد و گوش هاي نيوشندگان ، خواهد شنيد....




برچسب ها : نامه اشعیای نبی درباره کوروش,

موضوع :
کوروش کبیر ,  , 


گنج گاو:

کشاورز مثل هر روز، «غباز» (خیش گاو آهن) را برداشت و به سوى مزرعه حرکت کرد.
به مزرعه که رسید توشه ظهر را زیر درختى گذاشت و با «غباز» به سمت راست مزرعه رفت. تا «غباز» را در زمین فرو کرد متوجه شیئى سخت شد. با دست شروع به کندن زمین کرد و ناگاه با ظرف قدیمى برخورد کرد. آن را بیرون آورد، ولى باورش نمى شد. ظرف پر از سکه بود. سکه را که نگاه کرد نام اسکندر روى آن حک شده بود.
کشاورز براى نشان دادن حسن نیت خود نسبت به پادشاه خسروپرویز ظرف را نزد او برد. شاه فورا دستور داد تا مزرعه را بکنند و ظروف دیگر را از خاک بیرون بکشند. صد کوزه نقره و طلا که مهر اسکندر بر آن حک شده بود، از خاک بیرون آمد.
خسرو پرویز، این گنجینه را که یکى از عجایب هفت گانه کاخش بود، گرفت و یکى از کوزه ها را به کشاورز داد.
گنج را در جایى از کاخ مخفى کرد و آن را «گنج گاو»نامید...................

 

ادامه مطلب



دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ